چالش دلنوشته های طنز با کشف شما

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

azita

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
4/4/17
ارسالی‌ها
57
پسندها
1,123
امتیازها
8,003
مدال‌ها
7
سطح
8
 
  • #41
با صدای قدم هایت
دلم اشوب میشود وقتی
کفش هایت را در می اوری و باز بوی گند جورابت بلند میشود
 

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,327
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #42
خسته از انتظاری بی پایان در رفت و آمد بودم

هر چه می رفتم و می آمدم به پایان نمی رسید لحظه ی دردناکی که ؛

جوراب ها رو دونه به دونه روی طناب مینداختم تا خشک بشن

هر چه فکر میکردم بیاد نمی آوردم هزارپایی توی خونه داشته باشیم !
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,327
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #43
قدم به قدم به سویش می رفتم
آهسته و آرام
منتظر بودم تا به او برسم و با تمام توانم کفش را بر سرش بکوبم
لعنت به سوسک مزاحم
 
امضا : زینب میشی

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
3/9/17
ارسالی‌ها
1,124
پسندها
19,376
امتیازها
41,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • #44
نگاهم می کنی، نگاهم می کنی و با ناز و غمزه مژه بر هم می زنی
می بینی که چشمانم از دیدنت خیره مانده اند، حتی توانایی پلک زدن را هم از دست داده اند

خبر نداری به خاطر آرایش ترسناکت چند دقیقه ای می شود که دار فانی را وداع گفته ام؟!
 
امضا : نگار 1373

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
3/9/17
ارسالی‌ها
1,124
پسندها
19,376
امتیازها
41,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • #45
چه رنگ و رخساری! چه عطر م**س.ت کننده ای! عجب شکل و فرمی!
شکل ماهت هر کسی را دیوانه ی خودش می کند...

گاز بزرگی به تو می زنم و با دهان پر می گویم: عجب سیب خوشمزه ای!
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : نگار 1373

روشنک.ا

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,836
پسندها
34,629
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سطح
33
 
  • #46
گفتی که چشم‌هایش تو را به جنگلی پر از درخت‌های سرسبز می‌برد که سبزی برگ‌هایشان هم رنگ چشمان اوست. چرا چشمان مرا ندیدی که تو را به یاد آن درختان بیندازد؟
چشمان من هم به رنگ درخت است! فقط رنگ تنه‌ی درخت نه برگ‌ها!
 

بانو :)

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
4/4/17
ارسالی‌ها
89
پسندها
609
امتیازها
3,803
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #47
در فراق تو میسوختم صبح تا به شب
وای از شب که جان به لب رساند تا که بیاید
لحظه وصال ما رسید
ستاره های آسمان سیاه شب به ما چشمک میزدند و میخندیدند...
نگاهت کردم زیبای من
گفتم کجا بودی بالش نازم؟ میدونی دارم از بی‌خوابی هلاک میشم!؟
 

FATEME078❁

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
30/3/17
ارسالی‌ها
2,520
پسندها
63,838
امتیازها
66,873
مدال‌ها
50
سن
25
سطح
43
 
  • #48
عاشقانه بوسه میزنم بر لپ های تپلت اما بیدار نمی‌شوی...
با موهایت بازی میکنم اما خوشحال نمی‌شوی...
به مژگان سیه کردی و این ها برایت می‌خوانم اما نمی‌فهمی...
از باران و زیبایی هایش برایت می‌گویم اما
این بار جایت را خیس می‌کنی و به من می‌فهمانی کودک شش ماهه هیچ نمی‌فهمد و باید دوباره پوشکت را عوض کنم!
 
امضا : FATEME078❁

بانو :)

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
4/4/17
ارسالی‌ها
89
پسندها
609
امتیازها
3,803
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #49
خفته بودی که صدایت کردم
خفته بودی که بیدارت کردم
شدی بیدار و عاشقانه نگاهت کردم
لیکن شدی بیدار و با اعصاب زیبایت
کردی مهمان مشت و لگدهایت
 

AiLiN_R

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
9/6/18
ارسالی‌ها
2,707
پسندها
20,951
امتیازها
74,773
مدال‌ها
7
سطح
0
 
  • #50
اینکه پدر پولداری نداری مقصر نیستی
ولی اگه پدر زن و پدر شوهر پولدار پیدا نکنی خودت مقصری !
 
امضا : AiLiN_R
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا