گفتگوی آزاد چالش ...اگه به جای مدیر مدرسه بودید چی کار میکردید؟؟

[e..l..a..h..e]

سلامممممممممممم
شما اگه مدیر مدرسه بودین چی کار میکردین که مدرسه انقدر کسل کننده نباشه؟:at_wits_end::vomit:
میخواهیم یه تحول بزرگ توی مدرسه مون انجام بدیم:unlucky:

 

[raz]

خب اول اینکه می زاشتم همه گوشی بیارن ...

یه کلاس آرایش کردن با لوازم آرایش در خود مدرسه راه می نداختم

هرکی از کنارم ردمی شد باهاش شافل کارمی کردم

زنگ های تدریس زبان هم می گفتم برین هر اهنگ خارجی ای روکه دوست دارین حفظ کنین بیارین سر کلاس بخونین دلمان شاد شه

وقتی میدیم یه پسر داره به دختر های پاک مدرسه شماره میده .. پسره رو می گرفتم میاوردمش توحیاط به بچه های زحمت کش آرایشگر مونم می گفتم آرایشش کنن عکس بگیرن بزارن تو اینستا
بعد هر چقدر می خوان بزننش

یه همچین مدیر خوبی هستم من

 

[.کوثر.]

آزاد میکردم هرکی با هر لباسی میخواد بیاد مدرسه .هر چی دوست دارین با خودتون بیارین (گوشی.دوربینو...)آهنگ های باحال تومدرسه پخش میکردم.تو هرکلاسم یدونه میز آرایش میزاشتم وامدلینگامون میزاشتم تا دیکه نیاز نباشه تا راه رو برن.ورود وخروج هم آزاد هرجا خاستی برو.کسی کاری بهت نداره

 

[_S_N_]

به وظایفم به نحوشایسته عمل میکردم وبه حرفای دانش آموزانم گوش میدادم واگرحرفشون درست بودبراشون انجام میدادم

 

[BELLONA]

هر زنگ اهنگ میزاشتم بچه ها همخوانی کنن و برقصن
گوشی و.... همه مجاز
اگه دوست داشتن شب تو مدرسه بخوابن
میبردمشون اردو شمال
مهمونشون میکردم خونم یا بیرون
مزاحم تلفنی میشدیم
و....

 

[Dani_pat]

مثه بچه آدم رفتار میکردم باشون

 

[Dani_pat]

آهنگ آزاد بود.البته یه موقع های خاصصصصصصص
یه فرم قشنگ واسشون میزاشتم(بدون مقنعه)
اردو های خارج از شهر.
جشن پایان دوره ای هارو توی تالار میگرفتم نه توی کانون آموزش کودکان 3 تا 15 سال(خخخخخ)
روزهای به خصوصی برای آوردن گوشیو دوربین میزاشتم.
ارایش در حد یه رژ ملایم.

 

[ASaLi_Nh8ay]

اگه من مدیر بودم...مدرسه دبیرستان یا دانشگاه رو هوا بود:/

 

[Moon._.star]

مدرسه رو منفجر می کنم واسشون اهنگ می زارم این صف صبحگاهی مزخرف کنسل می کردم ناخن هاشون بلند باشه ابروهاشون بردارن

 

[ريحانه عمادي سهي]

واسه درس بچه ها از هيچ كمكي دريغ نمي كردم
و بهترين مشاور و جزوه و معلم ها رو براي بچه ها مياوردم و از حقوق خودم به معلم ها و مشاور ها مي دادم و از والديني كه توان پرداخت پول تحصيل رو نداشتند تا اونجا كه در توانم بود كمكشون مي كردم براي هزيمه ي تحصيلشان
و حتي جزوه و كتاب هاي خوب براشون تهيه مي كردم چون همه ي بچه ها كه امكانات درس خوندن ندارند
دلم مي خواست واقعا آينده درسيشون عالي باشه واقعا معلم بودن و تدريس رو خيلي دوست دارم و هميشه درسخون بودم و جزوه هام و كتاب هامو به دوستام ميدادم البته ريا نشه ولي اين آرزوي قلبيم هميشه بوده