گفتگوی آزاد تا حالا شده واسه یه رمان گریه کنی؟؟

  • نویسنده موضوع PaRIsA-R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 158
  • بازدیدها 6,831
  • کاربران تگ شده هیچ

mehrabi83

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/11/17
ارسالی‌ها
1,198
پسندها
67,275
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
سطح
43
 
  • #31
من 10 11 سالم بود داشتم داستان سیر عجایب از دارن شان و میخوندم دقیق یادم نیست کدوم جلدش بود ولی سر مرگ اقای کرپسلی انقد گریه کردم
شده سر کتابای دیگه اشک بریزم ولی گریه ن
من توی این مجموعه سر مرگ سه نفر گریه کردم
مرگ آقای کرپسلی که بعید میدونم کسی گریه نکرده باشه
مرگ شانکوس پسر ایورا که استیو گردنش رو شکست
و مرگ دوم دارن که توسط استیو اتفاق افتاد
التبه این اولین و آخرین رمانی بود که به خاطرش گریه کردم
 
امضا : mehrabi83

حسنا(هکرقلب)

هکر قلب
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/12/17
ارسالی‌ها
1,519
پسندها
14,825
امتیازها
42,373
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • #32
سفر به دیار عشق
یه رمان بود یادم نمیاد هرچی بود پنج تا دختر بودن که یکیشون بیماری فجیهی داشت خیلی گریم گرفت
 
امضا : حسنا(هکرقلب)

آنیساااااااااا

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
12/4/18
ارسالی‌ها
98
پسندها
8,888
امتیازها
23,763
مدال‌ها
10
سطح
15
 
  • #33
اوهوم :(
واسه رمانای م.مودب پور:sigh:
 
امضا : آنیساااااااااا

mona.n

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/3/18
ارسالی‌ها
301
پسندها
4,127
امتیازها
17,273
مدال‌ها
1
سن
19
سطح
0
 
  • #34
برای رمان مانع و رمان سفر به دیار عشق گریه کردم
 
امضا : mona.n

Deli_D

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2/3/18
ارسالی‌ها
694
پسندها
19,336
امتیازها
46,373
مدال‌ها
20
سطح
24
 
  • #35
پرندگان قفسی .سفربه دیار عشق
 

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,210
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • #36
رمان سراغاز یک احساس
اونجایی که شایان میمیره دقیقا شب عروسیش:crying::crying:
 
امضا : MEHR.AFAQ

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
5/4/18
ارسالی‌ها
1,888
پسندها
8,751
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
سطح
16
 
  • #37
سقوط نرم..یاسمین بهترین رمان بودن برام
 
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
5/4/18
ارسالی‌ها
1,888
پسندها
8,751
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
سطح
16
 
  • #38
سفر به دیار عشق
یه رمان بود یادم نمیاد هرچی بود پنج تا دختر بودن که یکیشون بیماری فجیهی داشت خیلی گریم گرفت
فک کنم یلدا بود
 
امضا : sanam_gh_

حسنا(هکرقلب)

هکر قلب
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/12/17
ارسالی‌ها
1,519
پسندها
14,825
امتیازها
42,373
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • #39
امضا : حسنا(هکرقلب)

M.D.Z

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/1/18
ارسالی‌ها
300
پسندها
6,368
امتیازها
22,873
مدال‌ها
2
سطح
0
 
  • #40
رمان خاطرات یک گیشا
و بیشتر چیزی که باعث گریه میشد این بود که واقعیت بود
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
13
بازدیدها
339

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا