مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

[Negar.Dayani]

سلام یه رمانی بود که اسم شخصیت هاش امیر و ایسو بود
ایسو پدرش معتاده، ایسو به اصرار دوستش وارد یه گروه میشه توی تلگرام و اونجا با امیر هم صحبت میشه
امیر اونوتوی مهمونی میبینه و خوشش میاد از ایسو
ایسو مشکل قلب داره و امیر یه ارباب و ۲۹ سالشه و عاشق شکنجه دختراس
وقتی ایسو امیر ازدواج میکنن رقیب امیر برای ایسو تله میذاره و جوری صحنه سازی میکنه که انگار ایسو به امیر نامردی کرده
و بعدش امیر وقتی این موضوعو میفهمه ایسو رو شکنجه میده

سلام گلم، منم اسم این رمان رو هر چی گشتم پیدا نکردم ولی یه کانال دارم توی روبیکا که این رمان رو می‌ذاره، اگه می‌خوای خصوصی بزن و آیدیتو بده تا برات بفرستم

 

[Samieh1270]

سلام یه رمانی بود که اسم شخصیت هاش امیر و ایسو بود
ایسو پدرش معتاده، ایسو به اصرار دوستش وارد یه گروه میشه توی تلگرام و اونجا با امیر هم صحبت میشه
امیر اونوتوی مهمونی میبینه و خوشش میاد از ایسو
ایسو مشکل قلب داره و امیر یه ارباب و ۲۹ سالشه و عاشق شکنجه دختراس
وقتی ایسو امیر ازدواج میکنن رقیب امیر برای ایسو تله میذاره و جوری صحنه سازی میکنه که انگار ایسو به امیر نامردی کرده
و بعدش امیر وقتی این موضوعو میفهمه ایسو رو شکنجه میده

خلاصه رمان مثل رمان داری میری هستش اما اسم دختره ماراله

 

[Negar.Dayani]

خلاصه رمان مثل رمان داری میری هستش اما اسم دختره ماراله

نه من این رمانو، توی روبیکا میخونم دقیقا همینه

 

[Samieh1270]

نه من این رمانو، توی روبیکا میخونم دقیقا همینه

داستان همین داستان هست بجز اسم دختر
چک کنید حالا

 

[Negar.Dayani]

داستان همین داستان هست بجز اسم دختر
چک کنید حالا

وای واقعا همینه فقط اسم دختره رو عوض کردن. ):

 

[بهی]

سلام دوستان من دنبال رمانی میگردم ک ژانرش معماییه دختره وکیله نامزدش کیارشه ب جرم قتل برادر دختره. دختره قبلا ازدواج کرده و شوهر سابقش دادستان پروندس تو همین ماجرا دوباره باهم برخورد میکنن و رازهایی برملا میشه و دوباره دختر و پسر بهم میرسن

 

[بهی]

سلام دوستان دنبال رمانی میگردم ک اسمش راجب گروگان و گروگان گیری بود با همین موضوع
ی پسر ک بخاطر کینه با کمک دوستش دختر عموشو احتمالن گروگان میگیرع و میبرتش توی ی کلبه ی چوبی وسط جنگل تو تایمی ک دخترع رو کروگان گرفته بود دخترع تو اون کلبع هرجوری دلش میخواد رفتار میکنه انگار ن انگار ک گروگانع و در عاخر عاشق هم میشن پسره مجبوره دختره رو ازاد کنه
و ته داستان دختره بخاطر حسش باعث میشه روابط خانوادکیشون درست بشع و باهم ازدواج میکنن
اگر اسمشو میدونید لطف کنید بگیدهر رمانی با ژانر گروگان گیری خلاصشو خوندم اونی نبود ک میخواستم
اسم پسره هم فک کنم ارشام بود و اول رمان راجب رنگ چشمای پسره شروع میشد ک ب سیاهی شب بود

سلام رمان کلبه عشق اسم پسره هم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[medisa84]

سلام ببخشید یه رمانی بود که دختره تو خارج زندگی می کرد چون مادر پدرش فوت کردن بر می گرده ایران و دختره فکر کنم از پسر داییش خوشش میاد و وقتی می خوان با هم ازدواج کنن متوجه می شن پسره ، دایی دخترست و پسره میره خارج و پدربزرگ دختره دختره رو مجبور می کنه با پسر خالش یا پسر داییش به نام اتردین ازدواج کنه اوایل مثل دوست هستند و در اخر به هم علاقه پیدا می کنند

 

[medisa84]

سلام دوباره
دوستان من یه رمانی خوندم که تو اون زن از شوهرش جدا میشه ولی به خاطر آسیب هایی که تهدیدش میکنن مجبور میشه بره پیش شوهرش و با اون زندگی کنه آخر هم دوباره با هم ازدواج میکند اگه کسی اسمشو می‌دونه بگه من این رمان و خیلی وقت پیش خوندم و نه اسمش یادمه نه اسم نویسنده

سلام اسم این رمان اخرین برف زمستان هست

 

[بهی]

سلام دوستان من دنبال رمانی میگردم ک ژانرش معماییه دختره وکیله نامزدش کیارشه ب جرم قتل برادر دختره. دختره قبلا ازدواج کرده و شوهر سابقش دادستان پروندس تو همین ماجرا دوباره باهم برخورد میکنن و رازهایی برملا میشه و دوباره دختر و پسر بهم میرسن

دوستان کسی این رمان رو نخونده فقط اسم رمان رو یادم رفته شخصیتاش همه داستانو یادمه لطفا اگه خوندین جواب بدین