مشاعره مشاعره با اشعار سایه

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 107
  • بازدیدها 3,608
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,267
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #41
تمام شب به خیال تو رفت و می دیدم
که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد
دیری ست که از روی دل آرای تو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم


تاریک و تهی پشت و پس اینه ماندیم
هر چند که همسایه ی آن چشمه ی نوریم

 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + هنرمند انجمن
شاعر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
921
پسندها
15,410
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #42
دیری ست که از روی دل آرای تو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم



تاریک و تهی پشت و پس اینه ماندیم
هر چند که همسایه ی آن چشمه ی نوریم

مباد سایه که جانت بماند از رفتار
که در روندگی دایم است هستی رود
 
امضا : Samira-M
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,267
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #43
مباد سایه که جانت بماند از رفتار
که در روندگی دایم است هستی رود
در كار عشق او كه جهانیش مدعی است
اين شكر چون كنیم كه ما را رقیب نیست

جانا نصاب حسن تو حد كمال یافت
وین بخت بین كه از تو هنوزم نصیب نیست
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + هنرمند انجمن
شاعر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
921
پسندها
15,410
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #44
در كار عشق او كه جهانیش مدعی است
اين شكر چون كنیم كه ما را رقیب نیست

جانا نصاب حسن تو حد كمال یافت
وین بخت بین كه از تو هنوزم نصیب نیست
تو غزالم نشدی رام که شعر خوشت آرم
غزلم قصه ی در دست که پرورده ی دردم
 
امضا : Samira-M
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,267
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #45
تو غزالم نشدی رام که شعر خوشت آرم
غزلم قصه ی در دست که پرورده ی دردم
مهی که مزد وفای مرا جفا دانست
دلم هر آنچه جفا دید ازو وفا دانست
روان شو از دل خونینم ای سرشک نهان
چرا که آن گل خندان چنین روا دانست
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + هنرمند انجمن
شاعر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
921
پسندها
15,410
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #46
مهی که مزد وفای مرا جفا دانست
دلم هر آنچه جفا دید ازو وفا دانست
روان شو از دل خونینم ای سرشک نهان

چرا که آن گل خندان چنین روا دانست
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
 
امضا : Samira-M
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,267
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #47
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
تو یار خواجه نگشتی به صد هنر هیهات
که بر مراد دلِ بی قرارِ من باشی

تو را به آینه داران چه التفات بود
چنین که شیفته ی حسن خویشتن باشی
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,992
پسندها
6,371
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #48
تو یار خواجه نگشتی به صد هنر هیهات
که بر مراد دلِ بی قرارِ من باشی

تو را به آینه داران چه التفات بود
چنین که شیفته ی حسن خویشتن باشی
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی‌کُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی‌زند

نشسته‌ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند
 
امضا : بَهآرنارنج
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,267
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #49
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی‌کُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی‌زند

نشسته‌ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند
دل چون توان بریدن ازو مشکل است این
اهن نیست جان من اخر دل است این
من میشناسم این دل مجنون خویش را
پندش دگر مگوی که بی حاصل است این
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,992
پسندها
6,371
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #50
دل چون توان بریدن ازو مشکل است این
اهن نیست جان من اخر دل است این
من میشناسم این دل مجنون خویش را
پندش دگر مگوی که بی حاصل است این
ترکی است که از غایت چابک دستی
اندر شب تیره جفته بر خایه زند
 
امضا : بَهآرنارنج
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا