گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد سه‌گانه میترائیسم جلد اول(اسرار میتراس) | فائزه میردادیان کاربر انجمن یک رمان

[AMARGURA]

نام رمان:
سه‌گانه میترائیسم جلد اول(اسرار میتراس)
نام نویسنده: فائزه میردادیان
ژانر: #تاریخی #عاشقانه #فانتری

خلاصه:
«تاریخ هنوز آخرین حرف خود را نگفته است»
در این طاق گنبدی رازی جاری است، خشکیده بر زبان دوازده *مُغ! ایزد بانوی عدل و داد پیش از آن‌که دانشش را بر سر گیتی بتراود...در ستاره‌ی منجی جهان از دیده‌ها پنهان می‌شود تا در ثانیه‌ای ناپیدا سوار بر ارابه‌ی خورشید به زمین بازگردد.
او عروج کرد و پرنده‌ای را برگزید تا جانشینش را بیابد و بر تخت زرینِ فرمانروایی بنشاند...کوروش را!
پیامِ دینِ او همراه با چهار بن‌مایه‌ی گیتی در آسمان شب زمزمه می‌شود:«چشم‌ها را بیدار...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[MONTE CRISTO]

سلام ارشد عزیزم

داستان شما حال و هوای بکری داری انگار که یه کتاب چندساله رو خواننده مطالعه می‌کنی مطمئناً که القای این حس نیازمند مطالعات بالاییه

ژانر تاریخی حرف اول میزنه و چقد قشنگ به تصویر کشیده شده حدود ۹ پارتی گذشته و زیاد نمیشه درباب پیرنگ و... نظر داد ولی نثر و چینش جوریه که ناخواسته خواننده رو دنبال خودش می‌کشونه.

اوم در باب ژانر عاشقانه نظری ندارم چون زیاد حسش نکردم *البته برمی‌گرده به اینکه از احساسات شدید و عارفانه سر درنمیارم

کلمات جدیدی به کار بردید برای همین متن ساده نیست ولی این ثقیل نویسی داستان رو خشک نکرده یه جورایی ژانر تاریخی رو پوشش داده حس میکنم اصلش هم همینه ما کتاب تاریخی می‌خونیم از اصلاحات اون دوران به کار می‌برند

در کل ارشدی خوشمان آمد واسه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ZARY MOSLEH]

سلام
خسته نباشیدِ عمیقی بهت میگم بابت نوشتن چنین رمان جذابی
بازی با کلمات، فضاسازی جذاب، دیالوگ‌های زیبا و موضوعِ قشنگت (که بسی بسی دوستش دارم)، یکی از هزاران جذابیت میترائیسم هستن که توی این چند پارت نمایان شدن
معنی اشعار و وزنشون رو هم دوست دارم... واقعاً خیلی خوب و جذابن
کلی آرزوهای خوب‌خوب پیرامون موفقیت خودت و میترائیسم دارم، امیدوارم خیلی بدرخشه

 

[AMARGURA]

سلام ارشد عزیزم

داستان شما حال و هوای بکری داری انگار که یه کتاب چندساله رو خواننده مطالعه می‌کنی مطمئناً که القای این حس نیازمند مطالعات بالاییه

ژانر تاریخی حرف اول میزنه و چقد قشنگ به تصویر کشیده شده حدود ۹ پارتی گذشته و زیاد نمیشه درباب پیرنگ و... نظر داد ولی نثر و چینش جوریه که ناخواسته خواننده رو دنبال خودش می‌کشونه.

اوم در باب ژانر عاشقانه نظری ندارم چون زیاد حسش نکردم *البته برمی‌گرده به اینکه از احساسات شدید و عارفانه سر درنمیارم

کلمات جدیدی به کار بردید برای همین متن ساده نیست ولی این ثقیل نویسی داستان رو خشک نکرده یه جورایی ژانر تاریخی رو پوشش داده حس میکنم اصلش هم همینه ما کتاب تاریخی می‌خونیم از اصلاحات اون...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[AMARGURA]

سلام
خسته نباشیدِ عمیقی بهت میگم بابت نوشتن چنین رمان جذابی
بازی با کلمات، فضاسازی جذاب، دیالوگ‌های زیبا و موضوعِ قشنگت (که بسی بسی دوستش دارم)، یکی از هزاران جذابیت میترائیسم هستن که توی این چند پارت نمایان شدن
معنی اشعار و وزنشون رو هم دوست دارم... واقعاً خیلی خوب و جذابن
کلی آرزوهای خوب‌خوب پیرامون موفقیت خودت و میترائیسم دارم، امیدوارم خیلی بدرخشه

سلام زرپری
زنده باشی عزیزدلم
باعث افتخارمه که به دلت نشسته جانم
مرسی که خوندی و منو از نظرِ قشنگت محروم نکردی ممنونم
منم برات بهترین آرزوها رو دارم همکارِ زیبا°^^❤

 

[MAHSHID SHAKIBAEI]

سلام عزیزم.
امیدوارم خوب باشی♡
به‌به!
میترائیسم و اشعار زیباش!
محشره و خیلی خوب!
فکر می‌کنم در آینده سه‌گانه میترائیسم از آثار جهانی مثل شاهنامه بشه و این حس وقتی می‌خونمش درونم نجوا میشه.
خیلی خوب شعر میگی و همینطوری بیشتر دارم عاشقش میشم^^
خلاصه که عالیه، قوی ادامه بده

 

[Hope]

درود
با عرض خسته نباشید
رمان‌تون بسیار عالیه با موضوع و اشعار زیبایی که داره علاوه بر اون نثرش که مناسب ژانر تاریخیشه و پیچ و تابی که بین کلمات با خلاقیت به وجود آوردید اون رو در چشم مخاطب به ویژه خود من جذاب تر می‌کنه همچنین موضوع زیبایی که برای خلق داستان انتخاب کردید بهترش هم می‌کنه.
قلم‌تانجاوید

 

[AMARGURA]

سلام عزیزم.
امیدوارم خوب باشی♡
به‌به!
میترائیسم و اشعار زیباش!
محشره و خیلی خوب!
فکر می‌کنم در آینده سه‌گانه میترائیسم از آثار جهانی مثل شاهنامه بشه و این حس وقتی می‌خونمش درونم نجوا میشه.
خیلی خوب شعر میگی و همینطوری بیشتر دارم عاشقش میشم^^
خلاصه که عالیه، قوی ادامه بده

سلام فندقکم
تشکر، همچنین تو
باعث افتخار منه که خوشت اومده
هر بار شنیدنِ این حرف قلبم به تندتر تپیدن محکوم میکنه^^واقعا این حجم از استقبال خوشحالم میکنه.
مرسی که همراهمی
مرسی که همراه میترائیسمم هستی
خوشحالم که شعرام به دلت نشسته دلبر
مرسی که اومدی

 

[AMARGURA]

درود
با عرض خسته نباشید
رمان‌تون بسیار عالیه با موضوع و اشعار زیبایی که داره علاوه بر اون نثرش که مناسب ژانر تاریخیشه و پیچ و تابی که بین کلمات با خلاقیت به وجود آوردید اون رو در چشم مخاطب به ویژه خود من جذاب تر می‌کنه همچنین موضوع زیبایی که برای خلق داستان انتخاب کردید بهترش هم می‌کنه.
قلم‌تانجاوید

درود دوست عزیز
سپاس^^
باعث افتخار منه...خیلی خوشحالم که رمان براتون دلپسنده و ازش لذت بردید.
امیدوارم از باقی رمان هم لذت ببرید
خیلی ممنون که اومدید و با نظراتتون به من انرژی مثبت دادید
سپاس از شما

 

[SA❀HEL]

سلام عزیزم^^
امیدوارم حالت خوب باشه فائزه‌ی قشنگم
من قبلا هم اینو بهت گفتم که با خوندن سطر به سطر رمانت انگار دارم یه کتاب قطور قدیمی رو ورق میزنم.
به قلم تو نمیشه گفت زیبا یا قوی؛ تنها کلمه‌ای که بشه در وصف قلم تو آورد، تنها و تنها «با‌شکوهِ».
بازی با کلمات، توصیفات بی‌نظیر و دایره‌ی لغت وسیعت به زیبایی هرچه تمامتر این اثر افزوده^^
صحنه‌‌ای که ماندانا به دماوند رفت و اتفاقات بعدش بی‌نظیر بودن. لحظه‌ای که کوروش چشم به جهان گشودقشنگترین چیزی بود که تابحال خونده بودم. به معنای واقعی بغض کردم. یه حس عجیبی داشت. یه حس غرورآمیز توأم با احساسات غلیظ. خوشحالم که با قلم باشکوهت از تاریخ یه ملت باشکوه و سرگذشت یه شاه باشکوه برامون می‌نویسی:happysmiley...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.