مشاعره مشاعره با اشعار مهدی اخوان ثالث

  • نویسنده موضوع sad.dracula
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 78
  • بازدیدها 3,986
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #71
راند مجنون وار
بر سپاهی خسته و غمگین و آشفته
برف می بارید و ما خاموش
فارغ از تشویش
نرم نرمک راه می رفتیم
من اينجا از نوازش نيز چون آزار ترسانم.
ز سيلی‌زن ز سيلی‌خور
وزين تصوير بر ديوار ترسانم.
درين تصوير
عمر با تازيانه‌ی شوم و بی‌رحم خشايرشا
زند ديوانه‌وار اما نه بر دريا
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,689
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #72
من اينجا از نوازش نيز چون آزار ترسانم.
ز سيلی‌زن ز سيلی‌خور
وزين تصوير بر ديوار ترسانم.
درين تصوير
عمر با تازيانه‌ی شوم و بی‌رحم خشايرشا
زند ديوانه‌وار اما نه بر دريا
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش

ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش

باغ بی برگی،

روز و شب تنهاست،
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #73
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش

ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش

باغ بی برگی،

روز و شب تنهاست،
تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده ی من

چه جنونی چه نیازی چه غمی ست
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,689
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #74
تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده ی من

چه جنونی چه نیازی چه غمی ست
تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده من…
چه جنونی
چه نیازی
چه غمی ست؟
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #75
تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده من…
چه جنونی
چه نیازی
چه غمی ست؟
تو قفس دیدی و رفتی و من خسته ز بامت
به خدا باغ و چمن دیدم و پرواز نکردم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,689
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #76
تو قفس دیدی و رفتی و من خسته ز بامت
به خدا باغ و چمن دیدم و پرواز نکردم
مرگ گوید: هوم! چه بیهوده!
زندگی می گوید: اما باز باید زیست،

باید زیست،
باید زیست!!!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #77
مرگ گوید: هوم! چه بیهوده!
زندگی می گوید: اما باز باید زیست،

باید زیست،
باید زیست!!!
تا حریم سایه‌های سبز
تا بهار سبزه‌های عطر
تا دیاری که غریبی‌هاش می‌آمد به چشم آشنا، رفتم
با تو دیشب تا کجا رفتم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,689
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #78
تا حریم سایه‌های سبز
تا بهار سبزه‌های عطر
تا دیاری که غریبی‌هاش می‌آمد به چشم آشنا، رفتم
با تو دیشب تا کجا رفتم
من اينجا بس دلم تنگ است

و هر سازي که مي‌بينم بد‌آهنگ است

بيا ره توشه برداريم،

قدم در راه بي‌برگشت بگذاريم،



ببينيم آسمان ِ «هرکجا» آيا همين رنگ است؟
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #79
من اينجا بس دلم تنگ است

و هر سازي که مي‌بينم بد‌آهنگ است

بيا ره توشه برداريم،

قدم در راه بي‌برگشت بگذاريم،



ببينيم آسمان ِ «هرکجا» آيا همين رنگ است؟
تو چه دانی که پس هر نگه ساده من
چه جنونی چه نیازی چه غمی ست
یا نگاه تو که پر عصمت و ناز
بر من افتد چه عذاب و ستمی ست
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بی خویشتنم
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا