مشاعره مشاعره‌ی واژه نما

[Sama_Shams]

ساز
باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب
تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب

اشک
چون صبح نودمیده صفا گستر است اشک

روشنتر از ستاره روشنگر است اشک

 

[Zahra_As]

اشک
چون صبح نودمیده صفا گستر است اشک

روشنتر از ستاره روشنگر است اشک

ستاره
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمت
ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمت

 

[Sama_Shams]

ستاره
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمت
ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمت

آسمان
آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانی است از اشک چو بارانم بپرس

 

[قاصدکــ]

آسمان
آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانی است از اشک چو بارانم بپرس

باران
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست

 

[Zahra_As]

باران
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست

باران
باران به بساط اول این سال ببارید
ابر این همه تأخیر که کرد از پی آن کرد

تا در نظرت باد صبا عذر بخواهد
هر جور که بر طرف چمن باد خزان کرد

 

[Sama_Shams]

باران
باران به بساط اول این سال ببارید
ابر این همه تأخیر که کرد از پی آن کرد

تا در نظرت باد صبا عذر بخواهد
هر جور که بر طرف چمن باد خزان کرد

صبا
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو داده ای مارا

 

[Zahra_As]

صبا
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو داده ای مارا

کوه
سر کوه بلند آمد سحر باد
ز توفانی که می آمد خبرداد
درخت سبزه لرزیدند و لاله
به خاک افتاد و مرغ از چهچهه افتاد

 

[قاصدکــ]

کوه
سر کوه بلند آمد سحر باد
ز توفانی که می آمد خبرداد
درخت سبزه لرزیدند و لاله
به خاک افتاد و مرغ از چهچهه افتاد

سحر
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن

 

[Minaa]

سحر
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن

سحر
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست

 

[قاصدکــ]

سحر
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست

آه
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای خنده ات این چه نگاه کردن است