متفرقه تاپیکـ جامع کپشن‌های عاشقانه کوتاه

[Shoka]

نگــه ڪــردم بـه چشــم پـر ز رازش

فروخواندم به گوشش قصهٔ عشق

تــورا میخواهم اے جـانـانـه من

تـــــو را اے عـاشـــــق دیـوانـــهٔ مـن

فروغ‌فرخزاد

 

[Shoka]

من ای گل
دوست می‌دارم تو را
کز بوی مشکینت

چنان مستم
که گویی
بوی یار مهربان آید


سعدی

 

[Shoka]

وقتیکه لب وا میکند، چون غنچه زیبا می شود
یک چاله ی با عمق کم، در گونه پیدا می شود

هردم که میگوید سخن،شهد از لبانش می چکد
در چانه اش هم مختصر،چالی هویدا می شود

عکسی ز رخسارش اگر ، افتد به دریای خزر
جنگی میان ارتش ، روسیه با ما می شود

آنگه که شانه میزند پیچ و خم گیسوی خود
یک رقص چوب دیدنی، با شانه اجرا می شود

امروز اگر کنکوری از ، اندام او برپا شود
فردا تمام رتبه ها ، زیر ده امضا می شود

تا یک قدم در کوچه ی، باریک مسجد می نهد
شیخ به ظاهر پاک ما ، غرق تماشا می شود

درحسرت دیدار او ، دیده به دنیا بسته ام
گرسمت من آید شبی ، چشمان من وا میشود

 

[Shoka]

❣جانم تویی

❣دینم تویی

❣ذکرم تویی

❣فتوا بده ...

حکمم تویی...♥️

 

[Alef_Gaf]

گرچه عمری ای سیه مو
چون موی تو آشفته ام
درون سینه قصه ی این آشفتگی بنهفته ام
ز شرم عشف اگر به ره ببینمت چگونه از برابر تو بگذرم من؟
نمی دهد دلم رضا که بگذرم ز عشقت
نه طاقتی که در رخ تو بنگرم من
دل را به مهرت وعده دادم
دیدم دیوانه تر شد
گفتم حدیث اشنایی
دیدم بیگانه تر شد
با دل نگویم دیگر این افسانه ها را
باور ندارد قصه ی مهر ووفا را
مگر تو از برای دل قصه وفا بگویی
به قصه شد چون اشنا غصه ی مرا بگویی

 

[sʰᵃᵈⁱ]

❤دوستت دارم❤

دوستت دارم” هایت را به کسی نگو
نگه دار برای خودم
من جانم را
برای شنیدنش
کنار گذاشته ام . . .

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی ؟

وقتی می نشینم، وقتی راه می روم، وقتی می خوابم

دوستت دارم وقتی صدایی می آید دوستت دارم،

وقتی سکوت است دوستت دارم چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

عشقت پاک
چشمانت مثل بلور
مهربونیت خاص و
رفتارت و حرکات مثل فیلمی با ژانر عاشقانه
که هرچه این فیلم را ببینم تکراری نمیشود

چطور میتوانم از کنارت رد شم و قربانیت نشوم
چطور ترکت کنم وقتی غم داری
ازم نخوا که فاصله ام را حفظ کنم و برای به دست اوردنت
زجه نزنم.. این رسم عاشق بودن نیست

سر صدایی از دور...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Moon._.star]

کاش می دانستم سرنوشت را چه کسی برایم بافته
آن وقت به او می گفتم
یقه را آنقدر تنگ بافته ای
که بغضهایم را نمیتوانم فرو ببرم

 

[Moon._.star]

تو یه قدم بیا واسه گرفتن دستام
.
.
.
من همه اين ديوارهارو خراب ميكنم

 

[Moon._.star]

نفسم بند نفس های کسی هست که نیست .........
بی گمان در دل من جای کسی هست که نیست .........

کسی میتونه ادامه بده

 

[شَفَــق]

خیلی سخته که

دست من خالی تر از خالی است
دست من جای دست کسی هست که نیست؟؟