دستش روی ماشه رفت دستهاش میلرزید؛ نمیدونم از خشم بود یا از بعد شلیک میترسید. اون پدرامی که میشناختم، نامرد بود ولی فکر نکنم قاتل باشه؛ ولی کسی که زنش رو میفروشه نمیتونه آدمکش باشه؟! صدای شلیک گلوله فضای خونه رو پر کرد. حس میکنم الان درک کردم که چرا شیرین بعد خسرو تن به هیچ مردی نداد و...