نتایح جستجو

  1. ماهی قرمز؛

    دنباله دار بهترین انیمیشنی که دیدید؟

    کورالین باب اسفنجی
  2. ماهی قرمز؛

    مهم تاپیک جامع درخواست تگ شعر| انجمن یک رمان

    درود تگ منتخب به مجموعه اشعار شما تعلق یافت. با آرزوی موفقیت:butterfly:
  3. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار مریم ترنج | اشعار پارسی

    دست روی هر چه گذاشتم داغ بود حتی چکمه های پدر زیر آن همه برف حتی لبخند های تو کنار زاینده رود که روز به روز آب می رفت و خواب را از این چشم خراب می گرفت . دست روی هر چه گذاشتم چکمه های پدر بود با بوی گریه و عرق و صدای عمو برفی که آرامش را از کوچه های بالای شهر می گرفت. زاینده رود همین طور بگذار...
  4. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار مریم ترنج | اشعار پارسی

    گیرم خانه ام را عوض کردم خیابانم را شهرم را گیرم از این جا رفتم به زیباترین جای جهان عکس تو را که نمی شود با خود نبرد ! گیرم عکس تو را هم بردم با این زخمی که بر دلم مانده چه کنم؟ با تو که مثل جرقه ای آتش به جان جنگل می اندازی! تو همیشه بوده ای . همین که هر که زنگ می زند هُری دلم می ریزد همین که...
  5. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار مریم ترنج | اشعار پارسی

    با گیس‌های بریده هم می‌شود خوشبخت شد این را مادر کف دستم نوشت وقتی رخت‌های سیاهش را چنگ می زد و می‌خندید به پیشانی نیمه ‌سوخته ‌ام به سینه‌ ام که مرغ ماهی ‌خواری به آن منقار می ‌کوبد به سرم که تیر می‌کشد برای سربازهایی که کلاغ‌ پراز چشم ‌هایم پریدند و در گورهای دسته‌جمعی گم شدند گفتم: در...
  6. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار بهرام محمودی | اشعار پارسی

    و پاییز پیش از چیدن شناسنامه ی هیچ برگی را نگاه نمی کند آنگونه که تو را از شاخه ی من! پیش از آنکه عمر عشقبازی مان به اولین بوسه قد بدهد و من هنوز در این اندیشه ام که چرا تو با هیچ بهاری برنمی گردی!؟
  7. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار بهرام محمودی | اشعار پارسی

    نگو از تنهایی هراس نداری همین که پاییز نبض تک درخت انارت را میگیرد و بهار با لبخندهای صورتی اش از دیوار خانه بالا می رود که حال پنجره ات را بپرسد یعنی تنها نیستی یعنی هنوز تنها نیستی من فصل فصل در زندگی تو ورق می خورم کافی ست پنجره را باز کنی تا باد روی ماهت را ببوسد حتمن طعم بوسه اش را به یاد...
  8. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار بهرام محمودی | اشعار پارسی

    صدایش نجوای خش دار برگها بود در اولین پیاده رَوی باد! او را شناختم از پرنده ی کوچک کز کرده در گلویش از آوازهای بیات شده در قفس “صد سال تنهایی” او را که سالها در من بود مثل گلوله ای در قلبم مثل قلبی سرخ در سینه ام او ترانه ی آزادی بود در گلوی خفه خون گرفته ی من او خود من بود من ِ در تبعید! او را...
  9. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار بهرام محمودی | اشعار پارسی

    فراموشی نمی آورند این سپیدهای کوچک لعنتی هر چه هم که تعدادشان را زیادتر کنی فراموشی نمی آورند اینکه مثلا هیچ اسمی دلت را نلرزاند اینکه به خاطر نیاوری این اسم کوچک چند بار در روز از دهانت می چکیده و چند جانم بر گونه هایت می نشانده است یا مثلا به یادت نیاید این چشم ها را آخرین بار کجا به قهوه ی...
  10. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار عظیم خلیلی | اشعار پارسی

    بارها دلم را به ‌خاک سپرده بودم و به‌حضور خویش در میان آدمیان گریسته بودم . ای عشق من تو را تنها در تلاقی دو قلب تجربه نکرده‌ام که در جدایی خاک و خدا در آزمون سال‌ها دوری از این پاره خاک اما اکنون ای عشق حتی نمی‌توان گلی را در گلدانی به‌جای خالیت گذاشت. ما در میان کیانیم؟ این برگزیدگان خدا...
  11. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار عظیم خلیلی | اشعار پارسی

    این بندیان که سرود سپیده را به‌هنگام کوچ آفتاب بر بام عمر می‌خوانند آزمونشان پرواز و آواز بود در تلاقی گرگ و میش از خوف هفت دریای نومیدی سواران،از خواب دراز افق گذشتند و سرنوشت ما را در فردای دیگر در کمینگاه گرگ نوشتند خونِ بندیان ،از مَکمنِ سربازان جوشید و هزاران سر،همچون نیزه‌هایی از خون بر...
  12. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار عظیم خلیلی | اشعار پارسی

    آن ستاره که فواره ی روشناییش در پگاه شهادت فرو نشست خاکش اکنون میعادگاه قبایل است آن ستاره که درمان خاکش خلاصیش بود و پشت به‌ قانون جنگل کرد هستیش را انگار بر کف باد گذاشت آن ستاره که فواره روشناییش در فردای فریادی فرو نشست ناقوس صدایش اکنون در خاک می‌تپد
  13. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار عظیم خلیلی | اشعار پارسی

    با پاهای برهنه از دریا می آمدم تا انتهای غروب وقتی که کـفش هایم پر از دانه های شن بود وقتی که صدف ها را به ارمغان تو عاشقانه چیدم دریا پر از مهتاب بود . وقتی چشم منتظرم،ستاره ها را بدرقه می کرد سپیده ی اندوه سر زد و تنها مرغان سپیدی وقتی که تو را میان خلوت ساحل و دریای مسافر گم کردم.
  14. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار محبوبه طاهری | اشعار پارسی

    در پستوی یک خیال دل انگیز نه برای زندگی نه برای یک چاشت نیمروز قد یک خیال تنها یک خیال کج و خسته به نام زندگی برای لختی نیسان تو بمان در این مخیل خودآزار در این مخمل بیمار
  15. ماهی قرمز؛

    شاعر‌پارسی اشعار محبوبه طاهری | اشعار پارسی

    باریدی و آبروی من خریدی باران لطف داری یار روزهای پاییزی باران آدمک های هر روز بی حوصله من و این چند تا گل یک عالمه گله خورده غرورم به نان هر شبم گره باریدی و آبروی من خریدی باران .
عقب
بالا