نتایح جستجو

  1. ivy

    مسابقه مسابقه پرسش نوروزی | عید ۱۴۰۱

    اعلام آمادگی!
  2. ivy

    مسابقه مسابقه طراحی پوستر | بهار ۱۴۰۱

    اعلام آمادگی!
  3. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    ‏چشم و دل، دانی چه خواهند این حوالی؟! بودنت را، دیدنت را، قانع‌ام !، حتی کمی...
  4. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    چترت را کنار ایستگاهی در مه فراموش کن خیس و خسته به خانه بیا نمی خواهم شاعر باشی ، باران باش همین برای هفت پشت روییدن گل کافیست چه سرخ ، چه سبز ، چه غنچه
  5. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    چرا به ياد نمی‌آورم؟ مرا از به ياد آوردنِ آسمان و ترانه ترسانده‌اند. مرا از به ياد آوردنِ تو و تغزلِ تنهايی، ترسانده‌اند. گفتی برای بردنِ بوی پيراهنت برخواهی گشت. من تازه از خوابِ يک صدف از کف هفت دريا آمده بودم. انگار هزار کبوتربچه‌ی منتظر، در پسِ چشم‌هات، دلواپسی مرا می‌نگريست.
  6. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    تمام قرارها بی قراری بود از ابتدا...! تمام دردها تمام شادی ها بی قراری بود... از جنس قندی که چایِ تلخِ عمرمان را شیرین میکند...
  7. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    اگر عشق آخرين بهانه‌ی بی‌دليل ما نيست پس آمده‌ايم اينجا چه خاكی بر سرمان بريزيم؟ چقدر شعر بخوانيم هی بی‌شفای درد؟ درد داری مگر بی‌وضو پا به اين همه واژه گذاشته‌ای... چه كنی؟ لااقل حرفی بزن...!
  8. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    تکليفِ تمام ترانه‌های من از همين اولِ بسم‌اللهِ بوسه معلوم است سلام، يعنی خداحافظ! خداحافظ جایِ خالیِ بعد از منِ غريب خداحافظ سلامِ آبیِ امنِ آسوده ستاره‌ی از شب گريخته‌ی همروزِ من، عزيزِ هنوزِ من ... خداحافظ!
  9. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    آمده از جایی دور، اما زاده زمینی ام امانت دار آب و گیاه آورنده آرامش و اعتبار امیدم من به نام اهل زمین است که زنده ام زمین با سنگ ها و سایه هایش من با واژه ها و ترانه هایم هر دو زیستن در باران را از نخستین لذت بوسه آموخته ایم زمین در تعلق خاطر من و من در تعلق خاطر توکامل ام ما همه اگرچه زاده...
  10. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    هرجا و هر کجای جهان که باشم باز به بسترِ بی‌خواب خود برمی گردم باز این عطر و اسم توست که مرا به مرور واژه‌ها می‌خواند من از شروعِ تو بوده که شب را برای رسیدن به صبح می‌خواهم و تو هر جا و هرکجای جهان که باشی باز به رؤیاهای من بازخواهی‌گشت
  11. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    وقتی که تو نیستی دنیا چیزی کم دارد من فکر می کنم در غیاب تو ... همه ی خانه های جهان خالی ست همه ی پنجره ها بسته است اصلا کسی حوصله آمدن به ایوان عصر جمعه را ندارد واقعا وقتی که تو نیستی آفتاب هم حوصله ندارد راه بیفتد بیاید بالای کوه، اما دیوارها تا دل ات بخواهد بلندند سرپا ایستاده اند کاری به...
  12. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    پیمان شکنان فراوانند تهمت زنندگان فراوانند ددان و دژخیمان فراوانند و یاوران مهر اما چه اندکند ! هیچ زبانی بی اشاره و بی نیش نرفته است هیچ دهانی از شبنم و مهربانی با من سخن نگفت تهمت زنندگان فراوانند و عاشقان آدمی اما چه اندکند ! ای مهر چه می کنی !؟ با من چه می کنی !؟ آه ای فراخ دارندهء دشت...
  13. ivy

    عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سید علی صالحی

    ين صبح ، اين نسيم اين سفره‌ي مهيا شده‌ي سبز اين من و اين تو ، همه شاهدند که چگونه دست و دل به هم گره خوردند يکي شدند و يگانه تو از آن سو آمدي و او از سوي ما آمد ، آمدي و آمديم اول فقط يک دل بود يک هواي نشستن و گفتن يک بوي دلتنگ و سرشار از خواستن يک هنوز با هم ساده رفتيم و نشستيم ، خوانديم و...
عقب
بالا