- تاریخ ثبتنام
- 6/3/19
- ارسالیها
- 1,876
- پسندها
- 11,371
- امتیازها
- 33,373
- مدالها
- 43
- سن
- 22
سطح
20
- نویسنده موضوع
- #51
آثار طلسم داشت خودش را نشان میداد، آخرین باری که با چنین طلسمی رو به رو شده بود را به یاد آورد. خون جاری شده بود و دیوارهای سپید رنگ قصر در سیاهی وحشت فرو رفته بودند. حال که شاهزادگان گمشده را پیدا کرده بود باید هرچه سریعتر برای هدف نهایی آنان را آماده میکرد.
نفسی گرفت به سمت آتا برگشت. نگاه مستقیمش کافی بود تا تفکراتش را به او منتقل کند. زمزمههای مردم وحشتزده رو به افزایش بود، بوی خون را حس میکرد. تا پایان غروب خورشید فرصت داشتند برای رهایی از آن برزخی که به زودی به چالهی مرگ تبدیل میشد.
نگاهش به سمت دختران و دروین کشیده شد؛ چیزی این میان عجیب بود. غیبت نا بههنگام دو تن از جادوگران همراه آتا آن هم میان این جماعتی که هر آن ممکن بود همانند درندگان جسمشان را بدرند.
بوی خ**یا*نت...
نفسی گرفت به سمت آتا برگشت. نگاه مستقیمش کافی بود تا تفکراتش را به او منتقل کند. زمزمههای مردم وحشتزده رو به افزایش بود، بوی خون را حس میکرد. تا پایان غروب خورشید فرصت داشتند برای رهایی از آن برزخی که به زودی به چالهی مرگ تبدیل میشد.
نگاهش به سمت دختران و دروین کشیده شد؛ چیزی این میان عجیب بود. غیبت نا بههنگام دو تن از جادوگران همراه آتا آن هم میان این جماعتی که هر آن ممکن بود همانند درندگان جسمشان را بدرند.
بوی خ**یا*نت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.