ALVIN و madis

  • نویسنده موضوع qrazi laver
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 27
  • بازدیدها 1,052
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

qrazi laver

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/8/19
ارسالی‌ها
1,030
پسندها
8,012
امتیازها
28,673
مدال‌ها
3
سن
19
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #1
دوئل داریم چه دوئلی. دوئل بین دوتن از بهترین ها گیریفیندوری و گیریفیندوری
دوئل پدر و پسر:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
Vini. ALVIN هری پاتر
پرینز نوچی madis جیمز پاتر
شروع کنید.
فقط قوانین رو که مطالعه کردید. نباید همدیگر رو به کشتن بدید.:0114-nono:
 
امضا : qrazi laver

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,011
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • مدیر
  • #2
به نام خداوند نورو ظلمت
وقتی وارد سالن شدم هری را دیدم که جینی دستش را گرفته بود و با حرف های خوب انرژی بهش میداد ولی قیافه هری داد می زد که کمی ترسیدِ.
با شروع گفتن دارو هر دو مقابل هم ایستادیم که هری گفت:
- پدر من نمی خوام بهتون سخت بگیرم پس اول شما شروع کنید.
با لبخند گفتم:
- حتما پسرم.
با ورد پرواز روی هوا معلق کردم که خواست ریموس را روی من اجرا کنه که تکونش دادم و ورد پرواز را برداشتم که با سر روی زمین فرود اومد.
با گیجی برخاست و گفت:
- خیلی نامردی پدر.
با لبخند گفتم:
- تو سخت نگرفتی بجاش من سخت گرفتم پسرم.
ورد را به سمش پرتاب کردم که جاخالی داد و با لحنی مصمم گفت:
- من کم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Vini.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
18/6/19
ارسالی‌ها
1,733
پسندها
16,175
امتیازها
40,573
مدال‌ها
20
سطح
24
 
  • #3
دیگه هرچی احترام بود بینمون بود بهم خورد با این کارش :/ انگار نه انگار پسرش هستما عیش
با اینکه گفته بودم انصراف میدم، ولی یه لحظه به خودم اومدم... بابا خودش خواست!
از دستشویی بیرون اومدم و بابا رو دیدم که پشت به من واستاده بود و به طرف کسایی که تشویقش می‌کردن، خم و راست میشد.
دارم برات بابا. چوب دستیم رو به طرف بابا گرفتم و گفتم:
- براکیابیندو!
بابا بی‌حرکت شد و پشتکی افتاد زمین. منم سریع ورد "اکسپلیارموس" رو گفتم و چوب دستیِ بابا از دستش خارج شد و اومد جلو پا من. منم آروم پا گذاشتم روش نه که بشکنه ها، آروم گذاشتم.
خواستم محکم کاری کنم، ورد "اینکارسیروس" رو خوندم و دور بابا طناب پیچیده شد.
همه تماشاگرا برام دست و سوت می‌زدن. مامانم لی‌لی، همراه با جینی اومدن کنارم. جینی خندید و گفت:
-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Vini.

qrazi laver

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/8/19
ارسالی‌ها
1,030
پسندها
8,012
امتیازها
28,673
مدال‌ها
3
سن
19
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #4
خب دوئلتون رو ادامه بدید.
فعلا مساوی هستید.
 
امضا : qrazi laver

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,011
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • مدیر
  • #5
به نام خداوند زمین و زمان
از دست این پسرک لجباز جوری حالت را میگیرم که به جای انصراف فرار کنی عزیزم.
مجبور شد طناب های دورم رو باز کنه و چوب دستیم را جلوی پام گذاشت و گفت:
- بابا بازم ادامه بدیم؟
با لبخندگفتم:
- حتما پسرم.
از جام بلند شدم و رو به روی هری توی سرسرا ایستادم و به هری نگاه کردم،انگار بازم هم نوبت حمله را به من داده بود چون به قول خودش بزرگترم.
ورد خلع سلاح را به سمتش پرت کردم که جاخالی داد و با لبخند بهم نگاه کرد هر دو همزمان ورد انجماد را بهم پرت کردیم که بهم برخورد کرد و منفجر شدند.
هر دو بهم نگاه می کردیم و چوب‌هایمان را در دستانمان فشار می دادیم.
آروم ورد باد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Vini.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
18/6/19
ارسالی‌ها
1,733
پسندها
16,175
امتیازها
40,573
مدال‌ها
20
سطح
24
 
  • #6
کاش یه سوزن ایجا بود :/ نه زر زدم
خودمو به طرف پایین کشیدم و چوب دستیمو از رو زمین برداشتم. به طرف خودم گرفتم و یه ورد خوندم و بادم خوابید :/
طنابو باز کردم و این‌دفعه جلوی بابا ایستادم و سریع گفتم:
- آویس!
بابا که انتظار همچین ورد الکی رو نداشت، پشماش ریخت :/
چند تا گوگولی از چوب دستیم بیرون اومد و پر زدن رفتن بابا رو نوک زدن. بابا که سرگرم بود، دهنشو عین غاز باز کرد که نمیدونم چی بگه، منم سریع چوب دستیمو به سمت زبونش گرفتم و گفتم:
- انگورجیو!
خلاصه که من هدف گیریم خیلی عالی بود، ورد خورد به چشش :/ چشش لحظه به لحظه داشت بزرگتر میشد. دوباره گفتم:
- اکسپلیارموس!
چوب دستیش پرید اون ور سالن. منم سریع گفتم:
- پتریفیکوس توتالوس.
بدن بابا قفل شد و اون موند و چندتا پرنده که داشتن به چشم بزرگش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Vini.

qrazi laver

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/8/19
ارسالی‌ها
1,030
پسندها
8,012
امتیازها
28,673
مدال‌ها
3
سن
19
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #7
تا اینجا هری پاتر جلوتر از جیمز پاتر است.
پی.نوشت: امتیازات شما بر حسب ورد هاتون هست. پیشنهاد میکنم تاپیکی را مطالعه کنید که تمام ورد ها داخلش موجود باشه.
 
امضا : qrazi laver

پرینز نوچی

مدیر بُعد میانه
پرسنل مدیریت
مدیر بعد میانه
تاریخ ثبت‌نام
21/5/19
ارسالی‌ها
4,572
پسندها
14,011
امتیازها
51,173
مدال‌ها
23
سن
29
سطح
20
 
  • مدیر
  • #8
به نام خالق آب‌ها و خشکی‌ها
مگر من دستم به این پسرک شیطون نرسه.
بعد از یک ساعت تمام ورد هاش را برداشت وبا آوردن چوب دستیم گفت:
- بابا بازم می خوای ادامه بدی؟
خودم را خونسرد نشون دادم و با لبخند گفتم:
-حتما ادامه میدم.
دوباره رو در روی همدیگر ایستادیم که با دیدن جارویی که پشت سر هری بود لبخندم پررنگ تر شد و با ورد حرکت کاری کردم که محکم به پشت هری بزند و با ضربات خودش هری را آسی کند در یک لحظه با ورد پرواز دوباره هری را معلق کردم و با ورد رها سازی زنبورها،یه کندو را به سمش روانه کردم.
هری در بین نیش خوردن هایش گفت:
- بابا میشه زنبورها را بردارید،خواهش.
دلم به حالش سوخت با برداشتن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Vini.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
18/6/19
ارسالی‌ها
1,733
پسندها
16,175
امتیازها
40,573
مدال‌ها
20
سطح
24
 
  • #9
تف به این زندگی :/
درسته که بدنم قفل شده بود؛ ولی چوب دستی رو برعکس گرفته بودم و سر چوب دستی به سمت پام بود. با خودم فکر کردم... ینی میشه؟!
ولی من که نمی‌‌تونم دهنمو زیاد باز کنم و ورد بگم... حالا امتحانش ضرری نداره. زبونم رو تو دهنم چرخوندم و کار کرد! وردم کار کرد! باورم نمیشه با این کلمات تقریبا نامفهوم وردم کار کنه. حالا بیخیالش. بدنم حالا آزاد بود. چوب دستیمو که برعکس گرفته بودم درست کردم و همون اول روبه بابا گفتم:
- اکسپلیارموس.
چوب دستیش جوری پرت شد که کسی نفهمید کجا رفت، منم نفهمیدم راستش :/
بابا با بهت چرخید طرفم. منم ورد ابتدایی "وینگاردیوم له اوسا" رو گفتم و بابا رو چندبار بردم بالا و محکم زدمش به زمین. وقتی برای بار شیشم و آخر که زده بودمش زمین بلند میشد، ورد "فورنان کالاس" رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Vini.

qrazi laver

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/8/19
ارسالی‌ها
1,030
پسندها
8,012
امتیازها
28,673
مدال‌ها
3
سن
19
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #10
تا اینجا مساوی هستید.
پی.نوشت: لطفا دوئل های طولانی تر و در نتیجه ورد های کار ساز تر استفاده کنید.(نه در حدی که خودتون رو به کشتن بدید.)
 
امضا : qrazi laver
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
7
بازدیدها
402
پاسخ‌ها
4
بازدیدها
278
عقب
بالا