مباحث متفرقه نوشــــــتــــــن در لــــــحـــــظـــــه

  • نویسنده موضوع مهدیه احمدی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 214
  • بازدیدها 9,593
  • کاربران تگ شده هیچ

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
9/3/20
ارسالی‌ها
1,785
پسندها
16,041
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
سطح
26
 
  • #41
اگر داستان زندگی‌ام را برای سنگ هم تعریف کنم دلش از غصه من میگیرد و به حال من زار زار گریه می‌کند

غصه
غصه های ما عجیب بوی کهنگی میدهند انگار سال هاست که با ما همنشینی میکنند
کلمه : خنده
 
امضا : AVA_SEY

YEGANEH SALIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/17
ارسالی‌ها
2,801
پسندها
9,581
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
سطح
19
 
  • #42
اگر داستان زندگی‌ام را برای سنگ هم تعریف کنم دلش از غصه من میگیرد و به حال من زار زار گریه می‌کند

غصه
غصه‌ی نداشتنت مرا به اعماق مرداب تنهایی می‌اندازد...
نیلوفر
 
امضا : YEGANEH SALIMI

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
9/3/20
ارسالی‌ها
1,785
پسندها
16,041
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
سطح
26
 
  • #43
ای عشق
با تمام بی‌معرفتی‌هایت هنوز نمیتوانم به خودم القا کنم که از تو نفرت دارم
کلمه:سِودا
سوادای تو داریم که بیایی جانا
انقدر غصه خوردیم و نماندی با ما
کلمه : روزگار
 
امضا : AVA_SEY

YEGANEH SALIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/17
ارسالی‌ها
2,801
پسندها
9,581
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
سطح
19
 
  • #44
غصه های ما عجیب بوی کهنگی میدهند انگار سال هاست که با ما همنشینی میکنند
کلمه : خنده
وقتی می‌خندی جهانم رنگ می‌گیرد.
گریه
 
امضا : YEGANEH SALIMI

YEGANEH SALIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/17
ارسالی‌ها
2,801
پسندها
9,581
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
سطح
19
 
  • #45
سوادای تو داریم که بیایی جانا
انقدر غصه خوردیم و نماندی با ما
کلمه : روزگار
روزگار تنهایی‌هایم به درازا کشیده؛ پس سرانجام این غربت چه می‌شود؟
مرداب
 
امضا : YEGANEH SALIMI

mehrabi83

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/11/17
ارسالی‌ها
1,196
پسندها
67,252
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
سطح
43
 
  • #46
روزگار تنهایی‌هایم به درازا کشیده؛ پس سرانجام این غربت چه می‌شود؟
مرداب
مرداب آنقدر سیاهی ها را در خود کشید تا خود سیاه شد و هیچکس سفیدی اطرافش را ندید سیاهی وجودش را دیدند

کلمه:آب
 
امضا : mehrabi83

Agust D

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
12/9/19
ارسالی‌ها
1,341
پسندها
5,587
امتیازها
24,673
مدال‌ها
21
سطح
14
 
  • #47
غصه‌ی نداشتنت مرا به اعماق مرداب تنهایی می‌اندازد...
نیلوفر
میدونم میدونستی گل نیلوفر رو خیلی دوست دارم برای همین بود که هر وقت باهات قهر می‌کردم واسم نیلوفر میخریدی اما کو اون روزای پر از سرخوشی
قهر
 
امضا : Agust D

Agust D

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
12/9/19
ارسالی‌ها
1,341
پسندها
5,587
امتیازها
24,673
مدال‌ها
21
سطح
14
 
  • #48
سوادای تو داریم که بیایی جانا
انقدر غصه خوردیم و نماندی با ما
کلمه : روزگار
رسم روزگار این است که تو را بشکند تا تو قوی تر شوی
شیدایی
 
امضا : Agust D

YEGANEH SALIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/17
ارسالی‌ها
2,801
پسندها
9,581
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
سطح
19
 
  • #49
مرداب آنقدر سیاهی ها را در خود کشید تا خود سیاه شد و هیچکس سفیدی اطرافش را ندید سیاهی وجودش را دیدند

کلمه:آب
در این بیابان تنهایی برای پیدا کردن چشمه‌ی آبی له له می‌زنم... تو را گم کرده‌ام!
کلمه: خدشه
 
امضا : YEGANEH SALIMI

YEGANEH SALIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/17
ارسالی‌ها
2,801
پسندها
9,581
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
سطح
19
 
  • #50
میدونم میدونستی گل نیلوفر رو خیلی دوست دارم برای همین بود که هر وقت باهات قهر می‌کردم واسم نیلوفر میخریدی اما کو اون روزای پر از سرخوشی
قهر
قهرت هم برایم زیباست وقتی بخاطر داشتنم حسودی میکنی…
آتش
 
امضا : YEGANEH SALIMI
عقب
بالا