- تاریخ ثبتنام
- 8/3/20
- ارسالیها
- 2,343
- پسندها
- 27,587
- امتیازها
- 51,373
- مدالها
- 35
سطح
28
- نویسنده موضوع
- #1
روزی روزگاری سه برادر بودند که در هوای گرگ و میش (سحر گاه) در جادهای دور افتاده داشتند سفر میکردند. سرانجام برادرها به رودخانهای رسیدند که از بس متلاطم بود نمیتوانستند از ان بگذرند. سه برادر که در جادوگری استاد بودند با چوب دستیشان پلی پدید اوردند. اما پیش از اکه از ان عبور کنند پیکرهای جامه به تن راهشان را سد کرد. او مرگ بود که فکر میکرد فریب خورده. چرا که معمولاً مسافران در رودخانه غرق میشدند. اما مرگ حیله گر و مکار بود. او در ظاهر برای جادوی سه برادر به انان تبریک گفته و به آنها گفت برای فراست در گریز از مرگ هر سه سزاوار پاداش هستند. برادر بزرگ تر خواستار یک چوب دستی شد که در جهان قدرتمند تر از ان وجود نداشته باشد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر