مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

[Яﾑ-ოł"ŋ05]

از دردر امدی و من از خود به در شودم
گفتی کز این جهان دگر شدم

 

[Яﾑ-ოł"ŋ05]

از دردر امدی و من از خود به در شودم
گفتی کز این جهان دگر شدم

 

[Яﾑ-ოł"ŋ05]

حکایتی ز دهانت گوش جان من امد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم

 

[Яﾑ-ოł"ŋ05]

با ادب باش پادشاهی کن
بی ادب باش هرچه خواهی کن

 

[شَفَــق]

با ادب باش پادشاهی کن
بی ادب باش هرچه خواهی کن

نار خندان باغ را خندان کند
صحبت مردانت از مردان کند

 

[Яﾑ-ოł"ŋ05]

نار خندان باغ را خندان کند
صحبت مردانت از مردان کند

به خدا هوصله این کارا ندارم
گر جوابت را خواهم داد

 

[شَفَــق]

به خدا هوصله این کارا ندارم
گر جوابت را خواهم داد

در بهای بوسه جانی طلب
میکنند این دلستانان الغیاث

 

[atash.r]

دلا بسوز که سوز تو کار ها بکند
نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند

 

[شَفَــق]

دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
گوشه تاج سلطنت میشکند گدای تو

 

[Surin]

وفا کنیم وملامت کشیم وخوش باشیم

که در طریقت ما کافریست رنجیدن