مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

  • نویسنده موضوع narcissus
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7,024
  • بازدیدها 99,521
  • برچسب‌ها
    مشاعره
  • کاربران تگ شده هیچ

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,446
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,631
می‌رسد روزی که شرط عاشقی دلدادگی‌ست
آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق می‌شود
ده روزِ مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جایِ یاران فرصت‌شمار یارا
 

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
424
پسندها
11,234
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #5,632
ده روزِ مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جایِ یاران فرصت‌شمار یارا
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پريشان و دست كوته ماست
 
امضا : Negar.Dayani

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,446
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,633
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پريشان و دست كوته ماست
تو کمان به دست و در کمین،
که زنی به تیرم و من غمین...
همه‌ی غمم بُوَد از همین،
که خدا نکرده خطا کنی!
 

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
424
پسندها
11,234
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #5,634
تو کمان به دست و در کمین،
که زنی به تیرم و من غمین...
همه‌ی غمم بُوَد از همین،
که خدا نکرده خطا کنی!
یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
 
امضا : Negar.Dayani

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,446
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,635

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
424
پسندها
11,234
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #5,636
امضا : Negar.Dayani

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,446
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,637

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
424
پسندها
11,234
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #5,638
دست از طلب ندارم، تا کام دل برآید...
یا جان رسد به جانان، یا جان ز تن درآید!
دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم
دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
 
امضا : Negar.Dayani

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,446
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,639
دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم
دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
مر اهل کشتی را لحد، در بحر باشد تا ابد...
در آب حیوان مرگ کو؟! ای بحر من عمان من!
 

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
424
پسندها
11,234
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #5,640
مر اهل کشتی را لحد، در بحر باشد تا ابد...
در آب حیوان مرگ کو؟! ای بحر من عمان من!
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد
من اینجاممممم :1: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : Negar.Dayani

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا