- تاریخ ثبتنام
- 14/5/20
- ارسالیها
- 164
- پسندها
- 8,357
- امتیازها
- 23,913
سطح
0
- محروم
- #11
واقعا مایع آبرو ریزی بود،من سیریوس بلک که این همه جام و مدال دارم،الان مثل بادکنکم و از همه بدتر وسط بازی کوییدیچ که بین گروه من و گروه اسلایدرین گیر کرده بودم
زود طلسم رو خنثی کردم،سعی کردم لونا جوون رو پیدا کنم.
پیدات کردم عزیز
اول خشکش کردم و بعد خیسش!
بازی متوقف شده بود و همه ی نگاها به سمت ما کشیده شده بودن،که هری جوگیر شد
- سیریوس برنده میشه،لونا بازنده میشه:/
کم کم همه به دو دسته تقسیم شدند،دسته ی من و اون لونا موشه
هردوتامون آماده ی حمله بودیم که دوباره دامبلی ( دامبلدور)جون اومد:/
چشمام رو تو حدقه چرخوندم،اوفف دوباره میخواد دستور بده که در کمال تعجب
گفت:
- ببینم چه میکنید•-•
دهن من اندازه غار علیصدر باز شده بود که با طناب...
زود طلسم رو خنثی کردم،سعی کردم لونا جوون رو پیدا کنم.
پیدات کردم عزیز
اول خشکش کردم و بعد خیسش!
بازی متوقف شده بود و همه ی نگاها به سمت ما کشیده شده بودن،که هری جوگیر شد
- سیریوس برنده میشه،لونا بازنده میشه:/
کم کم همه به دو دسته تقسیم شدند،دسته ی من و اون لونا موشه
هردوتامون آماده ی حمله بودیم که دوباره دامبلی ( دامبلدور)جون اومد:/
چشمام رو تو حدقه چرخوندم،اوفف دوباره میخواد دستور بده که در کمال تعجب
گفت:
- ببینم چه میکنید•-•
دهن من اندازه غار علیصدر باز شده بود که با طناب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.