خواب عجیبت!

[Selin]

خواب دیدم از معلمم امتحان گرفتم؛ اون‌هم کم شد از کلاس انداختمش بیرون
نمیدونید چه حالی داد

 

[Ďaniýal-]

من یع بار خاب دیدم خاهرم میخاد ازدواج کنه با یکی ع فاب ترین رفیقام
بعد ت خاب همش داد میزدم با ای ازدواج نکنیا بدبخ میشی این شبا با جوراب میخابه
بعد اونم داد میزد میدونم من عاشقشم اگه نزارید باش ازدواج کنم خودکشی میکنم:\
بعد نمیدونم یه جا جنگل مانند بود درختو قط کردم خورد تو سره رفیقم مرد:\
بعد خاهرم داد میزد من میدونسم عاخرش میکشیش نمیزاری ب هم برسیم خب ت ام با دوست من مگه ازدواج نکردی من چیزی نگفتم

 

[گل گیسو]

یه بار خواب دیدم یه جنگ جو ام کلی جنگیدم اخرش کشته شدم از خواب پریدم

 

[Kalŏn]

خواب میبینم که دارم گریه میکنم و دنبال یه آدمم که انگار خیلی برام مهمه و اونم دور ازم وایستاده اما نزدیک نمیاد. اما هر چی صداش میزنم و میگم که بیاد پیشم، دورتر میشه. آخرشم حس میکنم دستای کسی دور گلومه و داره خفم میکنه ...
از خوابم میپرم. همین!
هر چند هفته یه بار این خوابو میبینم!