- تاریخ ثبت‌نام
- 29/4/20
- ارسالی‌ها
- 334
- پسندها
- 3,968
- امتیازها
- 17,083
- مدال‌ها
- 13
سطح
12
با صدای که اومد ساکت شدم هر لحظه بلندتر می‌شد و ما هم تو جامون خشک شده بودیم.
با جیغ گوش خراش سیریش نزدیک بود حس شنوایی عزیزمو از دست بدم، خدایا آخه چرا اینو پسر آفریدی با این جیغ‌هاش!
برگشتم که غر بزنم ولی با دیدن چیزی که در فاصله‌ی خیلی نزدیکمون وایستاده بود، کلاً قفل کردم؛ فقط احساس کردم روحم با لبخند ملیح ازم جدا شد و به دیار باقی شتافت!
این دیگه چیه؟! نه بهتر بگم کیه شایدم چیه :/
به دست و پا‌های پشمالوش نگاه کردم، شبیه گرگ بود چشم های قرمز، رنگ پوستش با سفید ذره‌ی فرق نداشت! دندوناش... وای دندون‌های نیشش... یه لحظه این که خوناشامه!
نه نه خوناشامه از کی تا حالا شبیه گرگ‌ها شدن
با حالت خیلی آهسته که بیشتر شبیه اسلو موشن بود به طرف سیریش برگشتم؛ اونم وضع بهتری...
با جیغ گوش خراش سیریش نزدیک بود حس شنوایی عزیزمو از دست بدم، خدایا آخه چرا اینو پسر آفریدی با این جیغ‌هاش!
برگشتم که غر بزنم ولی با دیدن چیزی که در فاصله‌ی خیلی نزدیکمون وایستاده بود، کلاً قفل کردم؛ فقط احساس کردم روحم با لبخند ملیح ازم جدا شد و به دیار باقی شتافت!
این دیگه چیه؟! نه بهتر بگم کیه شایدم چیه :/
به دست و پا‌های پشمالوش نگاه کردم، شبیه گرگ بود چشم های قرمز، رنگ پوستش با سفید ذره‌ی فرق نداشت! دندوناش... وای دندون‌های نیشش... یه لحظه این که خوناشامه!
نه نه خوناشامه از کی تا حالا شبیه گرگ‌ها شدن
با حالت خیلی آهسته که بیشتر شبیه اسلو موشن بود به طرف سیریش برگشتم؛ اونم وضع بهتری...
