- تاریخ ثبتنام
- 21/7/20
- ارسالیها
- 80
- پسندها
- 6,014
- امتیازها
- 20,578
- مدالها
- 9
سطح
11
- نویسنده موضوع
- #31
تا سرم به بیرون آب رسید، بدون تعلل و با فشار هوا رو وارد ریههام کردم. آخش! چقدر هوا خوب بودو من نمیدونستم. همینجور داشتم از دم و بازدمم لذت میبردم و متوجه اطراف نبودم که با صدای سرفه شخصی، هول شدم و با ترس و وحشت به پشت سرم نگاه کردم:
- ببخشید مزاحم تنفسهای عمیق و لذتبخشتون میشم ولی... احساس نمیکنی دیگه باید خودت شنا کنی؟
بدون اینکه حرفی بزنم، فقط مثل گیجها به چشمهای سبز خوش رنگش که رگههای زرد داخلش، جذابیتشون رو دوچندان کرده بود، زل زدم. کمی پایینتر اومدم، بینی تقریباً کوچیک و لبهای متناسب با فرم صورتش به همراه موهای خرمایی که رگههای طلایی درشون دیده میشد، به شدت به پوست برنزهاش میاومد. حواسم از چهرهی جذابش به وضعیتمون پرت شد؛ همچنان دستهاش دورم حلقه شده بود و باعث...
- ببخشید مزاحم تنفسهای عمیق و لذتبخشتون میشم ولی... احساس نمیکنی دیگه باید خودت شنا کنی؟
بدون اینکه حرفی بزنم، فقط مثل گیجها به چشمهای سبز خوش رنگش که رگههای زرد داخلش، جذابیتشون رو دوچندان کرده بود، زل زدم. کمی پایینتر اومدم، بینی تقریباً کوچیک و لبهای متناسب با فرم صورتش به همراه موهای خرمایی که رگههای طلایی درشون دیده میشد، به شدت به پوست برنزهاش میاومد. حواسم از چهرهی جذابش به وضعیتمون پرت شد؛ همچنان دستهاش دورم حلقه شده بود و باعث...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش