کوییدیچ تیم ریونکلاو و گریفیندور

[A.Hamzeh]

ما اومدیم با یه مسابقه هیجان انگیز کوییدیچ. امیدوارم که بازی جذابی باشه.
به قوانین احترام بزارید. کسایی که نقش تماشاچی دارن و بازیکن نیستن تیم ذخیره هستن و در صورت خروج یکی از بازیکنان کاپیتان میتونه جابه جایی انجام بده. بازی هر تیم طنز تر و باحال تر باشه برنده میشه.



خب خب بازی امروز بین دو تیم پر قدرت:
ریونکلاو و گریفیندوره



بازی تا زمان اعلام برنده ادامه پیدا خواهد کرد....
خوش بگذره!​

 

[Lili.Da]

لیان کلاوردن
قبل ان که بازی شروع شود هری را صدا کردم و به شیشه چشماش یا عینک های چشمی یا هر چیز لعنتی که بود زل زدم و شنلم را بدون عشق بهش تقدیم کردم. والا دختری گفتن مردی گفتن.
هری چشماش درخشیدو شنل را پوشید.و وقتی میرفت گفتم برایت ارزوی باخت میکنم. هری بیچاره هنگید. که هرمیون دست رو شونه هری گذاشت و گفت: توجه نکن دعاهاش برعکس اتفاق میفتن برای همین برعکس برات دعا کرد. هری خندید و هرمیون گفت: هوی هری چشا درویش برو یه جینی زل بزن.
هنوز داشتم از ته دل براشون ارزوی بدبختی میکردم

 

[Star☆AR]

اینجانب آلیشیا اسپینت استارت این بازی را می‌زنم
صدای سوت لرد به کرانه‌ی آسمون رسید که من قشنگ کر شدم به احتمال زیاد:/
من موندم آخه با این دماغ نداشتش چطور انقدر بلند سوت می‌زنه که می‌تونه سماغ پرده‌ی گوشم رو پاره کنه
وقتی که سوت زده سد همه مثل ندید بدید‌ها ریختن وسط زمین منم که کلا پایه این کارا رفتم دنبال توپ کوافل که بگیرم شوتش کنم تو دروازه که...
ای‌وای خاک عالم من که جستوجوگرم باید بقیه رو هدایت کنم نه اینکه خودم بازی کنم
پس بی‌خیال توپ شدم و گوشه‌ی زمین ایستادم تا بتونم همه‌رو هدایت کنم. پس با جاروی خوشگلم

به مرکز زمین حرکت کردم تا کنترل...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Agust D]

چو چانگ
به به آفرین به لونا خوب تونست توپ رو از گریفندوری ها بگیره. کلا از بازیش خوشم می‌اومد. روونا(هادی خودمون) هم که عین بز به من و لونا نگاه می‌کرد و با گوشه شنلش ور می‌رفت! عصبانی شدم و بلند داد زدم که بره به لونا کمک کنه. بالاخره به خودش اومد و تونستیم یه گل بزنیم.
آلیشا بدجور حرصش گرفته بود و از عصبانیت سرخ شده بود و هی سر سیریوس و مک گونگال داد می‌زد و منم واسش ابرو بالا می‌دادم و بهش می‌خندیدم که بدتر حرصش در اومد. داشتن به سمت دروازه می‌رفتن که گل بزنن که یه تشر به آنتونی @s_a_h_a_r زدم و حواسش رو جمع کرد و تونست توپ رو بگیره. واسش دست زدم. همون لحظه یکی از توپ‌هایی که طلسم شده بودن به سمتم اومدن که یه جاخالی خوشگل دادم. اون لحظه توپ طلایی رو تونستم ببینم و فورا دنبالش رفتم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Lili.Da]

تشویق های رینکلاو که بالا رفت با خودم فکر کردم یکبار برعکس دعا کردم باز دعام برعکس مستجاب شد. امیدوار بودم هری تیم را بالا ببره. چشم به چشای شرک گربه ای یا گربه شرکی یا حالا هر کوفتی هس سدریک افتاد و با خودم فکر کردم برای کی تیتیش مامانی شده وقتی کشفش کردم برای خودم یه صد افرین دادم. ای باابا بازی از دست رفت.
این بازی از نظر من ته نامزدی بود چیییییی نامزدی ؟ منظورم نامردی و نازنی بود

 

[~ßΛD GIŔĿ~]

سیریوس بلک
به به مثل گدا گشنه ها افتادن به جون توپ بدبخت! والا من دلم سوخت واسه توپه. عرضم به حضورتون من الان نقش چغندر رو داشتم بازی می‌کردم:| یه دفعه نمی‌دونم چی شد یه صورتم سوخت که دادی زدم ای کاش نمی‌زدم؛ همه داشتن نگام می‌کردن دیدم الیشی ( آلیشیا) با صورت قرمز نگام می‌کنه. به دلقک گفته برو من جات هستم
سرم و تموم دادم که یعنی چیه؟ و با همین کار آلیشیا مثل بمب ترکید:
- خر احمق نفهم! کدوم گوری سیر می‌کنی؟
با لبخند عریضی گفتم:
- همون گوری که نقش چغندر داره ای بله!!

 

[Star☆AR]

سیریوس بلک
به به مثل گدا گشنه ها افتادن به جون توپ بدبخت! والا من دلم سوخت واسه توپه. عرضم به حضورتون من الان نقش چغندر رو داشتم بازی می‌کردم:| یه دفعه نمی‌دونم چی شد یه صورتم سوخت که دادی زدم ای کاش نمی‌زدم؛ همه داشتن نگام می‌کردن دیدم الیشی ( آلیشیا) با صورت قرمز نگام می‌کنه. به دلقک گفته برو من جات هستممشاهده فایل‌پیوست 276697
سرم و تموم دادم که یعنی چیه؟ و با همین کار آلیشیا مثل بمب ترکید:
- خر احمق نفهم! کدوم گوری سیر می‌کنی؟
با لبخند عریضی گفتم:
- همون گوری که نقش چغندر داره ای بله!!

☆ آلیشیا اسپینت☆
و قیافه‌ی من چیزی از پوکر کم‌تر نداشت
گوری که نقش چغندر داره دیگه...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[A.Hamzeh]

دستی به کله‌ی کچلم کشیدم و گفتم:
- هی بچه ها! بازی به دلیل اینکه بازیکن ها مشغول کنکور و درس خوندم هستن تا 1 شهریور ادامه داره. کسی حق نداره برای خودش سر خود بازی رو تموم کنه. موفق باشین

 

[پرینز نوچی]

جیمز پاتر دروازه بان
با اون گلی پرفسور عزیز به ثمر رسوند گل ورزشگاه یک صدا مارو تشویق می کردن و می گفتن:گریفیندور
فعلاکه مساوی بودیم ولی دیگه نمی ذارم بهمون گل بزنن
آهای ریونکلاو جرأت دارید به دوازه نزدیک شید تا حسابتون رو برسم
دیگه سادی بسه به بچه‌ها گفتم خودشون رو جمع و جور کنن تا پیش بیافتیم سیریوس و مک گوناگال بازی رو شروع کردن و از سد همه افراد ریونکلاو گذشتن و دوباره گل زدن

حالا همه می خوندن:
حاجی فیروزه گریفیندور پیروزه​

 

[A.Hamzeh]

بازی تمومه برنده بازی:
تیم گریفیندور