گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان تیامسیش | م.عبدالله زاده کاربر انجمن یک رمان

[مهدیه احمدی]

ام آفریننده‌ی قلم
نام رمان : تیامسیش
نام نویسنده :مهسا عبدالله زاده
ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
زاویه دید: دانای کل
خلاصه داستان:
دختری با روحی آرام و رویایی از نشدن‌ها! دختری از تبار ایل بختیاری که حال محکوم به زندگی در جایی است که از حد تصور او خارج است، چگونه می تواند خود را با این شرایط وفق دهد! چگونه می تواند از طبیعت زیبایش دست کشد و به مکانی پا گذارد که با زندگی‌اش فاصله ای دارد از بی نهایت‌ها! باید با این احساس بجنگد ... باید برای زندگی‌اش تمام دارایی اش را فدا کند.

 

[like_moon]

سلام به همه ی دوستان عزیزم

اول از همه خیلی خیلی خوشحالم مهمان نگاه گرمتون برای خوندم رمان تیامسیش هستم.
میدونم که در نوشتنم کم و کاستی هایی هست که مطمئنا راهنمایی و نظرات شما عزیزان می تونه بهم کمک کنه تا اون ها رو رفع کنم!
پس حتما نظرات ، انتقادات و پیشنهاداتتون رو برام بفرستید تا کنار هم داستان بهتری رو ثبت کنیم.
خیلی دوست دارم نظرتون رو در مورد پایان رمان هم بدونم، حدس بزنید که رمان چطور پیش میره و قراره چه اتفاقاتی برام شخصیت اصلی رمان بیفته!!
پیشاپیش از همه ی نظراتتون ممنونم

 

[like_moon]

سلام من فقط الان وقت کردم چند پست اول رو بخونم باید بگم قلم توانایی دارید. خیلی خوب محیط رو توصیف میکنید و از اینکه درباره ایل بختیاری به ما اطلاعات میدید

سلام عزیزم
خیلی خوشحالم که رمان رو دوست داشتی امیدوارم که همراهیت رو تا پایان داشته باشم.

 

[فرزان]

سلام من فقط الان وقت کردم چند پست اول رو بخونم باید بگم قلم توانایی دارید. خیلی خوب محیط رو توصیف میکنید و از اینکه رمان در ایل بختیاری هست خودش یه نوآوری حساب میشه چرا که اکثر رمانها داخل تهرانه!
فقط تلفظ اسم دختر رمان واسه من یکم سخت بود:)

 

[like_moon]

سلام من فقط الان وقت کردم چند پست اول رو بخونم باید بگم قلم توانایی دارید. خیلی خوب محیط رو توصیف میکنید و از اینکه رمان در ایل بختیاری هست خودش یه نوآوری حساب میشه چرا که اکثر رمانها داخل تهرانه!
فقط تلفظ اسم دختر رمان واسه من یکم سخت بود:)

خیلی ممنون عزیزم
اسم شخصیت رمان «تیام سیش » هست

 

[فردوس]

سلام دوست عزیز رمانت رو دوست داشتم قلم پخته‌ و قابل قبولی داری. توصیفاتت رو دوست دارم خیلی زیبا، طبیعت بکر بختیاری رو به تصویر کشیدی. احساسات هم با جذابیتی خاصی همراه بود که به شکل محسوسی روی من اثر گذاشت یه جورایی تصویر همه چیز تو ذهنم حک میشد. چیزی نبود که ناخوشایند باشه فقط احساسات لطیف و نرمی که آدم به سادگی گاهی فراموش می‌کنه. لذت بردم موفق باشی.

 

[like_moon]

سلام دوست عزیز رمانت رو دوست داشتم قلم پخته‌ و قابل قبولی داری. توصیفاتت رو دوست دارم خیلی زیبا، طبیعت بکر بختیاری رو به تصویر کشیدی. احساسات هم با جذابیتی خاصی همراه بود که به شکل محسوسی روی من اثر گذاشت یه جورایی تصویر همه چیز تو ذهنم حک میشد. چیزی نبود که ناخوشایند باشه فقط احساسات لطیف و نرمی که آدم به سادگی گاهی فراموش می‌کنه. لذت بردم موفق باشی.
نمی‌دونم که اینجا اجازه‌هست یا نه؟ لینک رمانم رو میزارم میشه شما هم بخونی و انتقادات رو بگی؟ من از تعریف خوشحال میشم از شنیدن کم و کاستی‌ها بیشتر

برگزیده - رمان مدار شیدایی | فردوس نویسندهٔ انجمن یک رمان

کد رمان: 2883 ناظر: @NADIYA._.pd نام رمان: مدار شیدایی نویسنده: فردوس موسوی ژانر: #عاشقانه #اجتماعی تگ: برگزیده خلاصه: طلا پس از سال‌ها تجربه‌ی ناکامی و خفقانی که پدرش مسبب آن بوده بنا به شرایطی، مجبور به تغییر روند زندگی‌اش می‌شود. او سعی می‌کند لاشه‌ی متعفن گذشته‌ را در پستوهای ذهنش حبس...

forum.1roman.ir

خیلی ممنون دوست عزیزم
تعریفات و لطف بیش از حد شما به رمان و قلمم قابل ستایشه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[like_moon]

.....

ممنون دوست عزیزم
باعث افتخاره که رمان رو دوست داشتی
امیدوارم همراهیت رو تا پایان رمان داشته باشم

 

[sara kheirabadi]

ممنون دوست عزیزم
باعث افتخاره که رمان رو دوست داشتی
امیدوارم همراهیت رو تا پایان رمان داشته باشم

من آدم کنه ایم مطمعا باش تا وقتی که اینترنت داشته باشم اینجا هست

 

[like_moon]

من آدم کنه ایم مطمعا باش تا وقتی که اینترنت داشته باشم اینجا هست

اختیار داری شما عزیزی