گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان ققنوس نامیرا (جلد اول) | فائزه میردادیان کاربر انجمن یک رمان

[AMARGURA]

نام رمان: ققنوس نامیرا (جلد اول)
نام نویسنده: فائزه میردادیان
ژانر: #فانتزی #معمایی #عاشقانه
خلاصه:
«همه چیز پس از خوردن ضربه‌ی ناقوس کلیسا آغاز شد»
سرزمینِ نور در تاریکی ممتد تنها مانده بود...خدایانِ قله‌های سرخ، چرخ زمان را برگرداندند و روزنه‌های مرده خاک با دستان زمهریر دختری گشوده میشد. چطور خود را شرح می‌داد برای این لشکرِ ناباور و خیال‌پرست؟ حال که افسانه‌های دیرینه در حال بازگشت بودند.
اینک راز‌ها یک به یک در پیچ و تاب گردونِ رقصان آشکار خواهند شد.
تحولی برای سرزمینی پر ز استطاعت، آذر و حفاوت در راه است!
«در آخر نیز، در پایان لبه یک رؤیا همه چیز با اولین ضربه...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[AMARGURA]

سلام دوستان عزیز انجمن یک رمان
امیدوارم که رمان من برای شما لذت بخش بوده و تونسته باشم برای ساعتی شما رو از این جهان به دروازه‌ و دنیای تخیل و رویا ببرم، البته که رمانم بی‌عیب نیس و مشکلاتی داره، خواهشمندم که هر عیبی که توی رمانم دیدید با من به اشتراک بگذارید.
دوست دارم تا پایان این رمان شما با من همراه باشید.​

 

[mel mel]

سلام بر نویسنده عزیز و خلاق
برای نوشتن همچین رمان زیبایی از فائزه جان، نویسنده عزیزمون تشکر میکنم.
تا اونجایی که من خوندم، خیلی کنجکاو‌کننده و جذاب بود و توصیف افراد هم به خوبی شده بود.
من برم بقیه‌شو بخونم

 

[ELHAMrr]

رمان قشنگیه اما وقتی دیدگاهت از شخصی به شخص دیگه میره اتفاقات کمتر یا بیشتر میشه در حالی که این دو کنار هم بودن مثلا وقتی از دیدگاه لوسیفر بود چند تا چیز رو نگفت اما وقتی به دیدگاه کالن تاقییر کرد یسری اتفاق هم افتاد که از زبون لوسیفر نگفته شده بود در حالی که این دو کنار هم بودن و اتفاقات رو هر دو میدیدن
به جز این فعلا نظری ندارم

 

[AMARGURA]

رمان قشنگیه اما وقتی دیدگاهت از شخصی به شخص دیگه میره اتفاقات کمتر یا بیشتر میشه در حالی که این دو کنار هم بودن مثلا وقتی از دیدگاه لوسیفر بود چند تا چیز رو نگفت اما وقتی به دیدگاه کالن تاقییر کرد یسری اتفاق هم افتاد که از زبون لوسیفر نگفته شده بود در حالی که این دو کنار هم بودن و اتفاقات رو هر دو میدیدن
به جز این فعلا نظری ندارم

ممنون بابت نظرت
گلم وقتی اتفاق هایی که لوسیفر گفته برای کالن هم نمیگم چون این هم خودش یک نوع تکرار به حساب میاد.
بازم ممنون که خوندی و نظرت رو گفتی.

 

[Yaldabanoo]

خب رمانت رو خوندم یه چندتا اشتباه کوچیک داشتی که درستش رو برات نوشتم
کاملا،اخه بهتره اینجوری نوشته بشن کاملاً،آخه
کاسپر اومد و گفت بعد گفت دونقطه میاد گفت:
گردافشانی اشتباه درست گرده افشانی
حالا نقاط قوت رمانت اسم رمانت سایه‌ی فونیکس تا حدی جذبم کرد معلومه روش فکرکردی خلاصه‌ی خوب و مفیدی داشت مقدمه‌ی قشنگی داشت توصیف حالات و چهره را به خوبی آورده بودی رمان هیجان انگیزی داری هرلحظه منتظر اتفاق جدیدی هستم و کنجکاوم برای ادامه‌ی رمانت قلمت پایدار موفق باشی جانا

 

[AMARGURA]

خب رمانت رو خوندم یه چندتا اشتباه کوچیک داشتی که درستش رو برات نوشتم
کاملا،اخه بهتره اینجوری نوشته بشن کاملاً،آخه
کاسپر اومد و گفت بعد گفت دونقطه میاد گفت:
گردافشانی اشتباه درست گرده افشانی
حالا نقاط قوت رمانت اسم رمانت سایه‌ی فونیکس تا حدی جذبم کرد معلومه روش فکرکردی خلاصه‌ی خوب و مفیدی داشت مقدمه‌ی قشنگی داشت توصیف حالات و چهره را به خوبی آورده بودی رمان هیجان انگیزی داری هرلحظه منتظر اتفاق جدیدی هستم و کنجکاوم برای ادامه‌ی رمانت قلمت پایدار موفق باشی جانا

ممنونم از نظرات پر بارت یلدا جون:)

 

[Niyosha22]

سلام بر نویسنده‌ی عزیز!
اسم رمان و موضوعش بسیار جذابه، رمان شروعی با مرگ داشت که تا حد خوبی جذاب بود و در کلیت عالی.
چند تا نکته که وجود داشت، کمبود توصیف احساسات، حالات و سیر تند بود. خوبه که نویسنده بهتر احساسات اشخاص رو بیان کنند و در نوشتن عجله نداشته باشند. مثلا وقتی که لو خبر مرگش رو شنید می‌تونست توصیف احساس بیشتر و قشنگ‌تر جلوه کنه اما کمبودی به وضوح به چشم می‌خورد.
قلمتون سبز♡♡♡

 

[AMARGURA]

چشم گلم درخواست نقد دادم تا اشکالاتش بر طرف بشه ممنون بابت نظراتت عزیزم:)

سلام بر نویسنده‌ی عزیز!
اسم رمان و موضوعش بسیار جذابه، رمان شروعی با مرگ داشت که تا حد خوبی جذاب بود و در کلیت عالی.
چند تا نکته که وجود داشت، کمبود توصیف احساسات، حالات و سیر تند بود. خوبه که نویسنده بهتر احساسات اشخاص رو بیان کنند و در نوشتن عجله نداشته باشند. مثلا وقتی که لو خبر مرگش رو شنید می‌تونست توصیف احساس بیشتر و قشنگ‌تر جلوه کنه اما کمبودی به وضوح به چشم می‌خورد.
قلمتون سبز♡♡♡

 

[mel mel]

رمانت رو کامل خوندم فائزه جان.
چون هنوز چیز خاصی معلوم نیست و رازهای زیادی برای اشکار شدن مونده، نمیتونم درباره‌ی اسم چیزی بگم ولی موضوع کلی رمانت که عالیه و توصیفات و چهره‌ها هم حدودا خوب توصیف کردی. مکان‌های مختلف توی رمان رو خیلی زیبا و مخصوصا احساسات رو خیلی عالی توصیف میکردی.
اینشاءالله همیشه موفق باشی عزیزم