آموزش مجازی نویسندگی

آیا تمایل دارین در طرح آموزش نویسندگی مشارکت داشته باشید؟

  • بله

    رای 74 96.1%
  • خیر

    رای 3 3.9%

  • مجموع رای دهندگان
    77

Death Stalker

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
4/9/20
ارسالی‌ها
5,179
پسندها
151,422
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
سلام بر شما.
شما با استفاده از عناصر فضاسازی و توصیفات باید ذهن مخاطب رو آماده کنید. گاهی برای این که شوک اون صحنه ترسناکی که میخواین روایت کنید دو چندان بشه باید قبلش روی فضاسازی کار کنید.
مثل پرداختن به صداها، نور محیط توصیفات حاصل از دیدار مثل اون چیزهایی که شخصیت رمان شما میبینه
همین طور گاهی هم میتونید در یک روال ملو و آرام یکهو صحنه ترسناک رو بیارید که مخاطب شوکه بشه
خیلی ممنون
 

سارا مرتضوی

کاربر ویژه
کاربر ویژه
تاریخ ثبت‌نام
9/12/20
ارسالی‌ها
959
پسندها
7,538
امتیازها
26,673
مدال‌ها
14
سن
31
چون ایده آخر اسم گذاری شده و دیگه ادامه پیدا نکرده من یکی میگم


مردی که در سن 25 سالگی با زنی 22 ساله ازدواج میکنه. این مرد بسیار دارا بوده . از همون ابتدا با زنش مشکل پیدا میکنه در مسیر کاریش دچار مشکل میشه و کلی بدهی بالا میاره
در طول 5 سال زندگی فلاکت بار که همش جنگ و دعوا بوده زن با دو بچه مرد را رها میکنه و میره
بچه ها بزرگ میشن ولی دچار مشکلات روحی هستند و با همه دعوا دارند و تربیت نشده اند
 
آخرین ویرایش

آل۱۱

کاربر فعال تالار عکس + ناظر رمان
ناظر رمان
تاریخ ثبت‌نام
11/10/22
ارسالی‌ها
460
پسندها
4,319
امتیازها
17,083
مدال‌ها
13
سن
19
چون ایده آخر اسم گذاری شده و دیگه ادامه پیدا نکرده من یکی میگم


مردی که در سن 25 سالگی با زنی 22 ساله ازدواج میکنه. این مرد بسیار دارا بوده . از همون ابتدا با زنش مشکل پیدا میکنه در مسیر کاریش دچار مشکل میشه و کلی بدهی بالا میاره
در طول 5 سال زندگی فلاکت بار که همش جنگ و دعوا بوده زن با دو بچه مرد را رها میکنه و میره
بچه ها بزرگ میشن ولی دچار مشکلات روحی هستند و با همه دعوا دارند و تربیت نشده اند
پرتره‌ی فلاکت

ایده‌ی من:
دختری که توی بچگی دچار بازی‌ خطرناکی توی کوچه پس کوچه‌های سان‌فرانسیسکو میشه و یک چشمش رو از دست میده، با عقده و حقارت بزرگ میشه و زندگیش توی ۱۲ سالگیش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کوآلا

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
25/11/22
ارسالی‌ها
98
پسندها
2,017
امتیازها
11,413
مدال‌ها
9
پرتره‌ی فلاکت

ایده‌ی من:
دختری که توی بچگی دچار بازی‌ خطرناکی توی کوچه پس کوچه‌های سان‌فرانسیسکو میشه و یک چشمش رو از دست میده، با عقده و حقارت بزرگ میشه و زندگیش توی ۱۲ سالگیش توسط یک قاتل معروف خدشه دار میشه. قاتلی که قسم خورده بود تمام ساکنین خیابونی به اسم آل‌استرین‌فور رو به قتل برسونه. دختر قصه هم ساکن همین خیابون بوده. پدر و مادرش به قتل می‌رسند و خودش و برادرش به زحمت جون سالم به در می‌برند. حالا دخترک بعد از گذر ۱۵ سال به عنوان پلیس شهری، به سان‌فرانسیسکو بر می‌گرده و دنبال انتقامه، ولی به این نتیجه می‌رسه با عنوان پلیس هرگز نمی‌تونه اون قاتل رو دستگیر کنه، پس با باند خلافی که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Y E K T A

موضوعات مشابه

بالا