درخواست تاپیک جامع درخواست جلد رمان

[GHOGHA]

درووود درخواست جلد رمان برای رمان وهمِ ماهوا

در حال تایپ | رمان وهمِ ماهوا | سارا بهار کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 5689 ناظر: @L.latifi❁ خلاصه: ماهوا در دوزخِ زندگی‌اش، جایی که نه امیدی است و نه نوری برای راهیابی؛ آن‌چنان غرق شده که حتی از نجات خود نیز ناامید می‌شود. تنها و در جستجوی قطره‌ای زندگی، ناگهان دریچه‌ای به آن‌سوی دنیاها باز می‌شود؛ حالا او در میان سحر و جادو، باید به دنبال راه نجات...

forum.1roman.ir

 

[Loona]

سلاممم
درخواست طراحی جلد برای در حال تایپ | رمان درخشش لوناریا | لونا کاربر انجمن یک رمان دارم

 

[نیلوفر اکبری نسب]

سلام وقت بخیر درخواست جلد

در حال تایپ | رمان مانداب | نیلوفر اکبری نسب کاربر انجمن یک رمان | Page 4

کدنظارت: ۵۸۷۹ ناظر: @Abra_. خلاصه: در خانه‌ی آصف، سایه‌ها بیش از حد واقعی به نظر می‌رسند. لاوین، خدمتکار خانه، هر صبح ردپاهای خیس روی پله‌ها را می‌بیند که تا اتاق آصف کشیده شده‌اند. فاتح مدام می‌خندد و می‌گوید ( سکوت، وانمود کن چیزی ندیده‌ای) و آن مرد تنها، پشت درختان حیاط کمین کرده... انگار...

forum.1roman.ir

 

[Z.A.D.I]

سلام وقت بخیر درخواست جلد.

در حال تایپ | رمان وقتی باران نزدیک است | زهرا. ا. د. کاربر انجمن یک رمان | Page 9

کد رمان: 5774 ناظر رمان: @پرینز خلاصه: وقتی که خیلی دیر است! وقتی کاری از دست کسی برنمی آید! وقتی که برای نجات رابطه عاشقانه‌اش دیر است! وقتی که برای نجات جان آدم‌های نزدیکش دیر است! وقتی که برای نجات دوستی‌اش دیر است! وقتی که برای نجات عشق از دست رفته‌اش خیلی دیر است! آنجاست که تنها باید به...

forum.1roman.ir

 

[~Horzad]

ویژه | مجموعه دلنوشته های نت سکوت | هورزاد اسکندری کاربر انجمن یک رمان

به نام خدا نام مجموعه دلنوشته: نت سکوت نویسنده: هورزاد اسکندری تگ: ویژه مقدمه: گاه فکر می‌کنم ربات بودن آن قدر ها هم بد نیست. این که بتوانی مداری که به تو آسیب می‌رساند را غیرفعال کنی، اتفاق مسرت بخشی است... اگر بتوانی بفروشی یا تعویضش کنی که چه بهتر! آیسو! بیش از همیشه، در تمنای بی حاصلی به...

forum.1roman.ir

درود.. درخواست جلد

 

[Mers~]

با سلام
درخواست طراحی جلد برای رمانم رو دارم.

عنوان: رمان پارادوکس سرخ «جلد اول»
نویسنده: سیدعلی جعفری
ژانر: عاشقانه، تراژدی

خلاصه: این داستان سرگذشت واقعی و نفس‌گیری است از جوانانی که در مسیر زندگی پرپیچ‌وخم خود قدم برمی‌دارند. درسا، دختری زیبا و مستقل از شیراز، و علی، ورزشکار و پسری احساسی از اصفهان؛ هر کدام با گذشته‌ای پر درد و قلبی پر از احساس، در دنیایی تاریک و پر از خ*یانت و سختی، به دنبال نور امیدی می‌گردند. داستان تلفیقی است از عشق‌های اشتباه و درست، دوستی‌های بی‌پرده و رقابت‌های کشنده؛ وقتی درد و دل‌های جوانی با طعنه‌های روزگار آمیخته می‌شود و کارما، قهرمانان و شکست‌خورده‌ها را به هم می‌رساند.
این رمان روایت‌گر خاص‌ترین...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.