دلنوشته‌ی قایق بدون مقصد | Ella کاربر انجمن یک رمان

[Lili.Da]

نام دلنوشته: قایق بدون مقصد
نام نویسنده: Ella
مقدمه:
خدا یک کاری بکن تا نمیره قلب من
یک کاری بکن قایق من بی مقصده

 

[R.FANAYI]

•| بسم رب القلم |•


آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند..



نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Lili.Da]

بگذار از این دنیا برم، من که آواره شدم.
بگذار که بعد از این، به سوی ماوا برم.
آرزویم همین دل به دل تنگ شدن است.
هر آغوشی از او یعنی کامل شدنم.

 

[Lili.Da]

ماه کو؟ آب کو؟ قایق سپیدار کو؟
مسافر سرگشته حیران در این ویران کو؟
یار کو؟ باغ کو؟ گل یاس کو؟
باغبان پیر و اسب مهیا کو؟

 

[Lili.Da]

خدا بیا یک کاری بکن؛ تا آسمان دلم شب نشود.
خدا بیا یه لطفی بکن؛ طوفان و بوران بروند از سوی دلم.
خدا بیا به زمین؛ حتی اگر نا آشنا؛ دلم آغوشی با بوی تو می خواهد.

 

[Lili.Da]

بغص نثارم می کنی چگونه نگاهم می کنی.
درد نشانم می کنی چگونه یادم می کنی.
سنگ پرتاب می کنی چگونه صدایم می کنی.
قلب بازی می کنی چگونه رامم می کنی

 

[Lili.Da]

دلم برای لمس دست هایش و گریه در آغوشش
تنگ است.
دلم برای بوسه بر گونه هایش تنگ است.
دلم برای او یک عالم تنگ است.
دلم آغوش مادرم را می خواهد.

 

[Lili.Da]

لعنت بر اشک های سمج در تنهایی.
لعنت به بغض های یواشکی.
لعنت به غصه های ناتمام من.
لعنت به سکوت خفته در فریاد من.
لعنت به سرخ شدن چهره از درد من.

 

[Lili.Da]

پروردگارا دردی که دادی زیاده
بیین قلب من که طاقت نداره

 

[Lili.Da]

سکوت یعنی تکرار تو در آینه
یعنی فریب عشق در مردمک های نیلی ترین رخ
سکوت یعنی زندان افسار گسیختگی ها
سکوت یعنی نعره قلب بعد سال ها
سکوت یعنی مسکن درد های بی قرار