مشاعره مشاعره اشعار طنز خودمان

[T.Heydarzadeh]

نخون دلبر جانا رمان در حال تایپ
که در جوانی از حرص پیرت می کنه.....

 

[Michel]

هر نفس با غزل خنده که آغشته شود
ماتم از دل بگریزد و خم از چهره رود

 

[FATEME078❁]

دل من همی بر تو بد آورد
همی شرم از آن قلب چرک اورد

 

[Shaparak]

در میان خاطرات
به یکباره از راه می رسی
این رسیدن های ناگاه تو
عاقبت قلب مرا
مجبور به ایستادن می کند.

پ ن: بیشتر شبیه نثرشد ولی خب همینه که هست دیگه. شعرا شرمنده ایم :):):):):):):):)

 

[زینب میشی]

درد از این دال که پیرم میکند

بار دیگر با من افتد شعر سیرم میکند

 

[Michel]

دست از طلب ندارم تا کام من براید
فکرت کمی نگه دار اینجا نمیتوان گفت

 

[فرزانه رجبی]

تا کی پرش از قلب و دل دیگری
تا کی جارویت کنند همچو رفتگری

 

[T.Heydarzadeh]

جمعه ها بوی خون از درو و دیوار می چکه
جمعه ها دلم یه تشت گریه میخواد

 

[فائزه کاکاحاجی]

دوغ و پیاز وکله پاچه:/
شکمت جانم چه چاقه:/

 

[زینب میشی]

هاشم و قاسم و جاسم یه طرف

تو عزیز جانِ من هم یه طرف