گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان رامشگر اذهان | ماه راد کاربر انجمن یک رمان

[Mahsa_rad]

عنوان: رامشگر اذهان
ژانر: #درام #اجتماعی
نویسنده: ماه راد
خلاصه: مریم، زنی است خودساخته؛ که تمام امیدش به مسابقه‌ی بیلیارد و پولی است که به برنده داده می‌شود! امّا، در روز قبل از مسابقه اتفاقی ناگوار و غیر پیش‌بینی می‌افتد که باعث می‌شود مریم به سختی در مسابقه شرکت کند و اتفاقات اصلی دقیقاً بعد از مسابقه رخ می‌دهند.

لینک:

برگزیده | رمان رامشگر اذهان | ماه راد کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 3649 ناظر: @*mahgol* بسم رب الجنون! خلاصه: مریم، زنی‌ست که از تمام درهای سخت زندگی با وجود پدرش عبور کرده. بیشتر امیدش به مسابقه‌ی بیلیارد و پولی‌ست که به برنده داده می‌شود! شرایط زندگی‌اش ایجاب می‌کرد که او، قبل از مسابقه تنها امیدش را از دست بدهد و مجبور به انجام کارهایی شود که...

forum.1roman.ir

 

[KiyaraSh]

سلام خدمت نویسنده‌ی عزیز
بنا بر همخوانی گروهی بیستم، رمانتون رو مطالعه کردم و باید بگم ایده‌ی نسبتا نوین و داستان‌پردازی جذابی داشت.
البته که عنوانتون از نظرم خیلی خاص و ناب بود و من خودم توسط عنوان جذب رمانتون شدم.
توصیفات و نثرادبی رمان هم واقعا بی‌نظیر بود و کاملا مشهود بود از دایره لغات گسترده‌ای برخوردارید.
شخصیت هاتون جالب و ملموس بود به ویژه شخصیت مادر مریم که خیلی راحت باهاش انس گرفتم اما از نظرم شخصیت مریم هنوز جای کار داره
احساسات رو خیلی خوب به مخاطب منتقل می‌کردید و دیالوگ ها هم خوب و محدود بود.
و من از همه بیشتر سبک قلمتون رو دوست داشتم که نسبت به رمان هایی که مطالعه کردم، متمایز بود و خاص‌تر!
سیر داستان و پیرنگ هم تا اینجای رمانتون که میشه گفت خوب بود. در کل رمانتون رو دوست...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Nwginz]

سلام دوست عزیز
طبق همخوانی گروهی رمانت رو مطالعه کردم، اول خیلی‌ تبریک می‌گم بابت قلم بسیار زیبا و فکر بسیار خلاقت. توصیفات فضا توی رمانت رو خیلی دوست داشتم، نوع بیان جملات و کلمات هم خیلی خاص و منحصربفرد بود. چیزی که یکم گیجم کرد شخصیت مریم و نحوه آشناییش با طلعت جو بود! طبق چیزی که ما از ابتدای داستان میفهمیم، مریم دختری سرسخت و جنگنده هست که با مردها صمیمی نمی‌شه اما بنظرم نحوه‌ی آشناییش با طلعت جو و صمیمی شدنش به اون سرعت یکم تناقض داره با شخصیت اصلیش.چندجا هم غلط تایپی بود مثل پارت ۵۲ که کلمه نادون رو اشتباه تایپی داشتی و تو پارت‌های اولم چندجای کوچیک این اشتباه بود، اما در کل بقیه رمان بسیار عالی بود و منتظر ادامه می‌مونم.
به امید موفقیت‌های بیشترت

 

[Mahsa_rad]

سلام خدمت نویسنده‌ی عزیز
بنا بر همخوانی گروهی بیستم، رمانتون رو مطالعه کردم و باید بگم ایده‌ی نسبتا نوین و داستان‌پردازی جذابی داشت.
البته که عنوانتون از نظرم خیلی خاص و ناب بود و من خودم توسط عنوان جذب رمانتون شدم.
توصیفات و نثرادبی رمان هم واقعا بی‌نظیر بود و کاملا مشهود بود از دایره لغات گسترده‌ای برخوردارید.
شخصیت هاتون جالب و ملموس بود به ویژه شخصیت مادر مریم که خیلی راحت باهاش انس گرفتم اما از نظرم شخصیت مریم هنوز جای کار داره
احساسات رو خیلی خوب به مخاطب منتقل می‌کردید و دیالوگ ها هم خوب و محدود بود.
و من از همه بیشتر سبک قلمتون رو دوست داشتم که نسبت به رمان هایی که مطالعه کردم، متمایز بود و خاص‌تر!
سیر داستان و پیرنگ هم تا...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Mahsa_rad]

سلام دوست عزیز
طبق همخوانی گروهی رمانت رو مطالعه کردم، اول خیلی‌ تبریک می‌گم بابت قلم بسیار زیبا و فکر بسیار خلاقت. توصیفات فضا توی رمانت رو خیلی دوست داشتم، نوع بیان جملات و کلمات هم خیلی خاص و منحصربفرد بود. چیزی که یکم گیجم کرد شخصیت مریم و نحوه آشناییش با طلعت جو بود! طبق چیزی که ما از ابتدای داستان میفهمیم، مریم دختری سرسخت و جنگنده هست که با مردها صمیمی نمی‌شه اما بنظرم نحوه‌ی آشناییش با طلعت جو و صمیمی شدنش به اون سرعت یکم تناقض داره با شخصیت اصلیش.چندجا هم غلط تایپی بود مثل پارت ۵۲ که کلمه نادون رو اشتباه تایپی داشتی و تو پارت‌های اولم چندجای کوچیک این اشتباه بود، اما در کل بقیه رمان بسیار عالی بود و منتظر ادامه می‌مونم.
به امید...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[t.sh]

نویسنده عزیز سلام.
واقعا خوشحالم که نویسندگانی با این دایره لغات بالا و داستان پردازی و شخصیت پردازی عالی در این انجمن وجود دارند.
بهتون تبریک می گم و آرزوی پیشرفت روز افزون دارم.
اما متاسفانه جاهایی غلط های املایی ای وجود داشت که فکر نکنم به خاطر تایپ باشه که عبارتند از:
غلط: بی هواس، قُد، غذا شدن نماز، قصد و قرض، هین، توسی، شک و شبه، تره، تحدیدآمیز
که درستشون: بی حواس، غد، قضا شدن نماز، قصو و غرض، حین، طوسی، شک و شبهه، طره، تهدیدآمیز
امیدوارم تا پایان رمان شاهد درخشش و موفقیتتان باشید.

 

[Mahsa_rad]

نویسنده عزیز سلام.
واقعا خوشحالم که نویسندگانی با این دایره لغات بالا و داستان پردازی و شخصیت پردازی عالی در این انجمن وجود دارند.
بهتون تبریک می گم و آرزوی پیشرفت روز افزون دارم.
اما متاسفانه جاهایی غلط های املایی ای وجود داشت که فکر نکنم به خاطر تایپ باشه که عبارتند از:
غلط: بی هواس، قُد، غذا شدن نماز، قصد و قرض، هین، توسی، شک و شبه، تره، تحدیدآمیز
که درستشون: بی حواس، غد، قضا شدن نماز، قصو و غرض، حین، طوسی، شک و شبهه، طره، تهدیدآمیز
امیدوارم تا پایان رمان شاهد درخشش و موفقیتتان باشید.

سلام.
از لطف شما خیلی ممنونم و در اسرع وقت تمام نکات ویرایش میخوره
ممنون از وقتی که گذاشتی جانم

 

[آیناز.ا]

سلام
من طبق همخوانی گروهی بیستم رمان شما رو مطالعه کردم
چیزی که باعث اشتیاق من برای مطالعه شد اسم رمان بود که واقعا جذابه
ولی هنوز ربطی رو با موضوع رمان نفهمیدم امیدوارم در آینده مشخص بشه
درمورد خلاصه فکر می کنم به اندازه کافی جذاب نیست چون مطالب رو کاملا ساده بیان کردید. به نظرم اگه یه کم معمایی و گنگش می کردید خیلی بهتر می شد و خواننده ای که میخواد خلاصه رو بخونه تا برای مطالعه کردن یا نکردن رمان تصمیم بگیره کنجکاو میشه و رمان رو ادامه میده
قلمتون رو خیلی دوست داشتم چون خیلی ساده نیست که جذابیت زیادی نداشته باشه و زیاد هم از آرایه ها استفاده نکردید که پیچیده بشه و قابل فهم نباشه. توصیفاتتون خیلی کم نیست که اصلا نشه اسم رمان رو نوشته تون گذاشت و خیلی زیاد هم نیست که خسته کننده بشه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Mahsa_rad]

سلام
من طبق همخوانی گروهی بیستم رمان شما رو مطالعه کردم
چیزی که باعث اشتیاق من برای مطالعه شد اسم رمان بود که واقعا جذابه
ولی هنوز ربطی رو با موضوع رمان نفهمیدم امیدوارم در آینده مشخص بشه
درمورد خلاصه فکر می کنم به اندازه کافی جذاب نیست چون مطالب رو کاملا ساده بیان کردید. به نظرم اگه یه کم معمایی و گنگش می کردید خیلی بهتر می شد و خواننده ای که میخواد خلاصه رو بخونه تا برای مطالعه کردن یا نکردن رمان تصمیم بگیره کنجکاو میشه و رمان رو ادامه میده
قلمتون رو خیلی دوست داشتم چون خیلی ساده نیست که جذابیت زیادی نداشته باشه و زیاد هم از آرایه ها استفاده نکردید که پیچیده بشه و قابل فهم نباشه. توصیفاتتون خیلی کم نیست که اصلا نشه اسم رمان رو نوشته تون...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[A.TAVAKOLI❁]

خب اول از همه اسم رمان یک اسم جدید و البته جذابه که مخاطب رو تقریبا تشویق به خوندن میکنه و زمانی که با خلاصه و موضوع داستان دست به دست هم میدن، ترکیب متناسبی رو تشکیل میدن که کاملا مشوق به ادامه‌ی خوندنه داستانه.
شخصیت اول داستان یک فرد فقیر و با ذکاوته که اصل فقیر بودن شخصیت و این که ناگهان قراره با یه اتفاق زندگیشون کن فیکون شه کمی تکراری به‌نظر میاد ولی در کنار اون قدرت و هوش و ایمان شخصیتت، از اون یک شخصیت کاریزماتیک تو ذهن خواننده میسازه که خواننده دوست داره بدونه در اخر به کجا میرسه؟ به خوشبختی میرسه نهایتا؟
هرچند دختری که مثل اون شجاعه و پول لازمه و چیزی برای از دست دادن نداره بعید بود زیر بار تهدید طلعت جو بره ولی با عین حال، نقش طلعت‌جو تو زندگیش یه گره درست میکنه و به کشش...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.