- تاریخ ثبتنام
- 20/4/19
- ارسالیها
- 2,744
- پسندها
- 20,130
- امتیازها
- 53,173
- مدالها
- 28
سطح
29
- نویسنده موضوع
- #1
روزی روزگاری سه برادر بودند که در هوای گرگ و میش (سحر گاه) در جادهای دور افتاده مشغول سفر بودند. سرانجام برادرها به رودخانهای رسیدند که از بس متلاطم بود نمیتوانستند از آن بگذرند. سه برادر که در جادوگری استاد بودند با چوب دستیشان پلی پدید آوردند. اما پیش از آنکه عبور کنند پیکرهای جامه به تن راهشان را سد کرد. او مرگ بود که فکر میکرد فریب خورده. چرا که معمولاً مسافران در رودخانه غرق میشدند. اما مرگ حیلهگر و مکار بود. او در ظاهر برای جادوی سه برادر به آنان تبریک گفته و به آنها گفت برای فراست در گریز از مرگ هر سه سزاوار پاداش هستند. برادر بزرگتر خواستار یک چوب دستی شد که در جهان قدرتمندتر از آن وجود نداشته باشد. بنابراین مرگ از درخت یاس کبودی که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.