متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Malosak

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,012
سلام من دنبال رمانی میگردم که دختره خوش رو شبیه پسرا میکنه بعد میره تو یه خونه ای که پرستار یه پسر بچه میشه که پدرش از زنا متنفره و سگش رو هم همینجوری تربیت کرده ک از زنا متنفر باشه و بهشون حمله کنه دختره هم نقاشی رو خوب بلده و بعد کم کم عاشق پسره میشه و پسره هم همینطور ، اگه میدونین اسمش چیه بگین؟!
 

Oon

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
15
پسندها
187
امتیازها
390
مدال‌ها
2
  • #1,013
سلام من دنبال یه رمانم که ژانرش طنز و عاشقانه بود و خلاصش حدودا این جوری بود که دختره توسط یه خانواده دیگه بزرگ شده الان دنبال خانواده اصلیشه و وقتی عمارتی رو که خانواده ش بوده پیدا میکنه با پسر عموش آشنا میشه و مدام دعواشون میشه دختره ظاهر خاصی هم داشت و چشماش همرنگ هم نبودن پسره هم با حیله بهش نزدیک میشه و با هم ازدواج میکنن و دختره بعدا میفهمه اینا همش نقشه بوده ممنون میشم کمکم کنید
اسم این رمان چیه؟
 

Farnaz.zar

نویسنده انجمن
سطح
33
 
ارسالی‌ها
815
پسندها
32,520
امتیازها
58,173
مدال‌ها
22
سن
19
  • #1,014
سلام من دنبال رمانی میگردم که دختره خوش رو شبیه پسرا میکنه بعد میره تو یه خونه ای که پرستار یه پسر بچه میشه که پدرش از زنا متنفره و سگش رو هم همینجوری تربیت کرده ک از زنا متنفر باشه و بهشون حمله کنه دختره هم نقاشی رو خوب بلده و بعد کم کم عاشق پسره میشه و پسره هم همینطور ، اگه میدونین اسمش چیه بگین؟!
رمان نیما رو چک کنین
 
امضا : Farnaz.zar

ژاله

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
-1
امتیازها
0
  • #1,015
سلام رمانی با این مضمون دختری که با مادرش به تنهایی زندگی میکنن شیطون وفلفله،از طریق خیاطی که مهارت بالایی داره زندگیشو اداره میکنه اواسط داستان یادم نیست ولی بعد مدتی دختر داستان مجبور به زندگی با پسر جوونی میشه یه جورایی اسیر این ادم میشه که در انتها عاشق هم میشن
 

M008

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,016
درابطه با ریحانه و بابک و همینطور امیرحسین پسر دایی ریحانه،پدر امیرحسین و ریحانه ی اختلاف قدیمی دارن که همین باعث بهم خوردن رابطه دختر عمه پسر دایی میشه(اول رمان با کودک ازاری نسبت به ریحانه شروع میشه) رمانو۳یا۴ سال پیش خوندم الانم گمونم چاپ شده من خیلی خیلی خیلی خلاصشو نوشتم
 

mobina82

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
6
پسندها
8
امتیازها
3
  • #1,017
سلام من دنبال ی رمان مبگردم که مامان بابای دختره از هم جدا شدن اسم دختره هلیاست مامانش با برادر دختره که اسمش حامده رفتن ایتالیا بعد بابای دختره با ی زن دیگه ازدواج کرده که اون زنه ی دختر داره به نام اوا بعد دختره بایه پسر دوست میشه به نام ماهان که ماهان باخواهر هلیا ازدواج میکنه دوست هلیا اسمش ارغوانه و هلیا هم صاحب ی کافست
اگه کسی میدونه بگه 8-9 ساله که دنبالشم
اسم شخصیتهای رمان: هلیا/حامدداداش هلیا/اوا خواهرناتنی هلیا/ارغوان دوست هلیا/صدرا شوهر هلیا/پانی دختر هلیا
 
آخرین ویرایش

AAAhhhooo

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,018
سلام دوستان من دنبال رمانی هستم که دختره یتیمه و با خانواده دایی اش زندگی میکنه و مجبور به کار کردن هست اسم دختره لیلی هست و برای کار وارد خونه ی یه مردی به اسم داریوش خان میشه اما داریوش اون رو به عنوان دختر خونده خودش معرفی میکنه.
اگه کسی اسمشو میدونه بگه لطفا.
 
آخرین ویرایش

janan_rns

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,019
سلام
من دنبال یه رمانیم که اسم دختره نفس و یه خواهر دو قلو به اسم نیلو داره و اینا اول پیش عمه‌شون زندگی میکردن بعد میرن پیشمادر بزرگشون و همسایه مادربزرگشون یه زن و پسرش بودن که پسرش اسمش شهابه و نفس و شهاب عاشق هم میشن ولی اخرش نفس شهاب رو ول میکنه میره دبی اما اخرش بهم میرسن
توی داستان نویسنده قضیه ی عاشق شدن دوست های نفس رو هم میگه که اسم دوتاشون رو یادمه شیدا و شادی
ممنون میشم کمکم کنید
 

مهسا83

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
7
امتیازها
3
  • #1,020
سلام شما رمان عشق ممنوعه از سیما که واقعی هستش رو دارید برام بفرستید و اسم رمان که پسره که اسمی شبیه به بهراد داشت عاشق دختره که برادرزاده اش هست که برادرش اون رو به فرزند خوندگی گرفته و مادر دختره فوت کرده رو می دونید ممنون
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
67
عقب
بالا