- تاریخ ثبتنام
- 8/10/18
- ارسالیها
- 1,506
- پسندها
- 18,751
- امتیازها
- 43,073
- مدالها
- 17
سطح
24
- نویسنده موضوع
- #71
- چه چیزی باعث شده دیر کنید خانوم چپ دست؟
نگاهش رو به رز دوخت:
- و همینطور شما بانو ویل لایت.
عجیب نبود که ژاکلین با رز رسمی تر برخورد کنه، اون دخترخونده مارکئوس بود.
- میبخشید، امروز کمی دیر بیدار شدم، تقصیر منه.
- نه!...
رز این رو گفت و ادامه داد:
- استاد من حواسم نبود که اِما رو بیدار کنم، متاسفم!
ژاکلین نفس عمیقی کشید:
- بسیار خب، امیدوارم دوباره تکرار نشه.
اما به محض اینکه این رو گفت، اسنو تو گوشش چیزی زمزمه کرد که باعث شد بگه:
- گوش کنید، یه کار فوری برام پیش اومده؛ فعلا باید از حضورتون مرخص بشم.
و سمت در حیاط آکادمی دوید...
"آرمین"
همهمه ای بین بچه ها پیچید. نفس راحتی کشیدم. نمیدونستم چرا دیشب اونقدر دستپاچه شده بودم. اینم اثر نوشیدنی بود؟
نگاهم رو به اِما و رزالین که چندان ازم...
نگاهش رو به رز دوخت:
- و همینطور شما بانو ویل لایت.
عجیب نبود که ژاکلین با رز رسمی تر برخورد کنه، اون دخترخونده مارکئوس بود.
- میبخشید، امروز کمی دیر بیدار شدم، تقصیر منه.
- نه!...
رز این رو گفت و ادامه داد:
- استاد من حواسم نبود که اِما رو بیدار کنم، متاسفم!
ژاکلین نفس عمیقی کشید:
- بسیار خب، امیدوارم دوباره تکرار نشه.
اما به محض اینکه این رو گفت، اسنو تو گوشش چیزی زمزمه کرد که باعث شد بگه:
- گوش کنید، یه کار فوری برام پیش اومده؛ فعلا باید از حضورتون مرخص بشم.
و سمت در حیاط آکادمی دوید...
"آرمین"
همهمه ای بین بچه ها پیچید. نفس راحتی کشیدم. نمیدونستم چرا دیشب اونقدر دستپاچه شده بودم. اینم اثر نوشیدنی بود؟
نگاهم رو به اِما و رزالین که چندان ازم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش