متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مجموعه دلنوشته‌های fateme26 | wishes کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ADLAYD
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 24
  • بازدیدها 961
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #11
***

Intestines of honey flow through my sweet mind
.But rivers of hell are flowing in my heart of despair

رود‌هایی از عسل در میان ذهن شیرین‌کامم در جریان هستند
اما رودهایی از جنس دوزخ در میان قلبم از بی‌آرزویی در جریان است.
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #12
***

...When you can ignore the laughter and insults around you to learn
!Nothing is supposed to be your wish

هنگامی می‌توانی به خنده‌ها و تحقیر‌های اطرافت بی‌توجه باشی که یاد بگیری...
هیچ‌ چیز قرار نیست باب میل و آرزوی تو باشد!

 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #13
***

?Did your dreams burn
?Have you surrendered? You no longer know what to do
Even the thought of escaping from the darkness of loneliness does not force you to flee
!Congratulations
!You have reached the dull black of the world

آرزوهایت را به آتش زدند؟

تسلیم شده‌ای؟ دیگر نمی‌دانی چه کار کنی؟‌
حتی فکر فرار از سیاهی تنهایی نیز تو مجبور به فرار نمی‌کند؟!
تبریک می‌گویم!

تو به سیاهی مات جهانت رسیدی!
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #14
***

.You look out the window and you see nothing but the of darkness
You ask yourself, is this darkness silent in your mind or the darkness of the ؟!death of your dreams
!And the answer is clear.This darkness smells of death ‌No sadness


به پنجره نگاه می‌کنی و چیزی جز تاریکی نمی‌بینی.

از خود سوال می‌پرسی که این تاریکی سکوت در ذهن است یا تاریکی مرگ آرزوهایت؟!
و جوابش مشخص است.‌ این تاریکی بوی مرگ می دهد،‌ نه حزن!
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #15
***

Among the beliefs of the people who want me to do what they want me to do, they see me as a puppet
Because there is no pie left for me as a wish


در میان باور‌های مردمی که می‌خواهند خواست آنان را انجام بدهم،‌ من را مانند عروسک خیمه‌شعبه‌بازی می‌بینند.‌
زیرا که هیچ پیز برایم به عنوان آرزو باقی نمانده است.
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #16
***

I have grown out of nothing, and something like the circle of wishful death embraces me in the darkness of my mind

من از هیچ‌‌چیز بزرگ شده‌‌ام و چیزی به مانند گرد مرگ آرزو در میان تاریکی ذهنم،‌ در آغوشم می‌گیرد.
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #17
***

.The silent screams in my throat are as much a wish for my lost dreams

فریاد‌های خاموش در گلویم،‌ به اندازه‌ی ای کاش‌های آرزو‌های از دست رفته‌ام است.
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #18
***

?Why do you have to weigh the consequences when you want to dream
?Why should a person wish out of fear
.While his only desire is liberation


چرا وقتی که می‌خواهی آرزویی کنی باید عواقب آن را نیز بسنجی؟‌

چرا یک انسان‌‌‌ باید از ترس آرزو کند؟‌
در حالی که تنها خواسته‌‌ی او رهایی است.‌
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #19
***

.Hearts are sunk in deep wells And yet all this lovelessness is impossible‌
Minds are buried in a graveyard of silence, and otherwise this volume of
.ignorance is not possible
.And if not ... this volume of wishful thinking is not possible


قلب‌ها در چاه‌های عمیقی فرو رفته‌اند و اگرنه این همه بی‌محبتی‌ غیر ممکن است.‌

ذهن‌ها در قبرستان خموشی به چال سپرده‌اند و اگرنه این حجم از نمیدانم‌ها ممکن نیست.
و اگرنه... این حجم از مردن آرزو‌ها ممکن نیست.
 
امضا : ADLAYD

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #20
***


When I asked for help to save the defeat of my beliefs and aspirations ... they did not hear my voice
?How can I be kind to them



وقتی طلب کمک می‌کردم برای نجات شکست باور‌ها و آرزوهایم... صدایم را نشنیدند
حال چگونه می توانم با آنها مهربان باشم؟
 
امضا : ADLAYD
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا