?Did your dreams burn
?Have you surrendered? You no longer know what to do
Even the thought of escaping from the darkness of loneliness does not force you to flee !Congratulations !You have reached the dull black of the world
آرزوهایت را به آتش زدند؟ تسلیم شدهای؟ دیگر نمیدانی چه کار کنی؟
حتی فکر فرار از سیاهی تنهایی نیز تو مجبور به فرار نمیکند؟!
تبریک میگویم! تو به سیاهی مات جهانت رسیدی!
.You look out the window and you see nothing but the of darkness
You ask yourself, is this darkness silent in your mind or the darkness of the ؟!death of your dreams
!And the answer is clear.This darkness smells of death No sadness
به پنجره نگاه میکنی و چیزی جز تاریکی نمیبینی. از خود سوال میپرسی که این تاریکی سکوت در ذهن است یا تاریکی مرگ آرزوهایت؟! و جوابش مشخص است. این تاریکی بوی مرگ می دهد، نه حزن!
Among the beliefs of the people who want me to do what they want me to do, they see me as a puppet
Because there is no pie left for me as a wish
در میان باورهای مردمی که میخواهند خواست آنان را انجام بدهم، من را مانند عروسک خیمهشعبهبازی میبینند.
زیرا که هیچ پیز برایم به عنوان آرزو باقی نمانده است.
.Hearts are sunk in deep wells And yet all this lovelessness is impossible
Minds are buried in a graveyard of silence, and otherwise this volume of
.ignorance is not possible
.And if not ... this volume of wishful thinking is not possible
قلبها در چاههای عمیقی فرو رفتهاند و اگرنه این همه بیمحبتی غیر ممکن است. ذهنها در قبرستان خموشی به چال سپردهاند و اگرنه این حجم از نمیدانمها ممکن نیست. و اگرنه... این حجم از مردن آرزوها ممکن نیست.