مشاعره مشاعره با اشعار فریدون مشیری

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 136
  • بازدیدها 2,562
  • کاربران تگ شده هیچ

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,349
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
يادم آمد كه شبی با هم از آن كوچه گذشتيم

پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم

ساعتی بر لب آن جوی نشستيم

تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت

من همه محو تماشای نگاهت
تو هم مرا به نگاهی شکوفه باران کن
در این چمن که گل از عاشقی نپرهیزد

لبی بزن به ش*ر..اب من ای شکوفهٔ بخت
که می خوش است که با بوی گل درآمیزد
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,196
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #12
تو هم مرا به نگاهی شکوفه باران کن
در این چمن که گل از عاشقی نپرهیزد

لبی بزن به ش*ر..اب من ای شکوفهٔ بخت
که می خوش است که با بوی گل درآمیزد
در پناهت برگ وبار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یادها

من ندیدم خوش تر از جادوی تو
ای سکوت ای مادر فریادها
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

"KÁlON

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
9/8/21
ارسالی‌ها
1,081
پسندها
4,025
امتیازها
20,173
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #13
در پناهت برگ وبار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یادها

من ندیدم خوش تر از جادوی تو
ای سکوت ای مادر فریادها
گم شدم در اين هياهو گم شدم
تو کجايي تا بگيري داد من؟

گر سکوت خويش را ميداشتم
زندگي پر بود از فرياد من!
 

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,196
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #14
گم شدم در اين هياهو گم شدم
تو کجايي تا بگيري داد من؟

گر سکوت خويش را ميداشتم
زندگي پر بود از فرياد من!
نفس پاک شقایق را در سینه کوه
صحبت چلچله ها را با صبح
بغض پاینده هستی را در گندم زار
گردش رنگ و طراوت را در گونه گل
همه را میشنوم می بینم
 
امضا : m.sina

"KÁlON

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
9/8/21
ارسالی‌ها
1,081
پسندها
4,025
امتیازها
20,173
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #15
نفس پاک شقایق را در سینه کوه
صحبت چلچله ها را با صبح
بغض پاینده هستی را در گندم زار
گردش رنگ و طراوت را در گونه گل
همه را میشنوم می بینم
من به این جمله نمی اندیشم
به تو می اندیشم
ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو می اندیشم
همه وقت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,349
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
من به این جمله نمی اندیشم
به تو می اندیشم
ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو می اندیشم
همه وقت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم

مرا می خواستی، تا شاعری را، ببینی روز و شب دیوانهٔ خویش
مرا می خواستی، تا در همه شهر، ز هر کس بشنوی افسانهٔ خویش

مرا می خواستی، تا از دل من، برانگیزی نوای بی نوایی
به افسون ها دهی هر دم فریبم، به دل سختی کنی بر من خدایی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] "KÁlON

"KÁlON

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
9/8/21
ارسالی‌ها
1,081
پسندها
4,025
امتیازها
20,173
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #17
مرا می خواستی، تا شاعری را، ببینی روز و شب دیوانهٔ خویش
مرا می خواستی، تا در همه شهر، ز هر کس بشنوی افسانهٔ خویش

مرا می خواستی، تا از دل من، برانگیزی نوای بی نوایی
به افسون ها دهی هر دم فریبم، به دل سختی کنی بر من خدایی
‌مرا می‌ خواستی، تا در غزل‌ها تو را زیبا‌تر از مهتاب گویم
تنت را در میان چشمه نور شبانگاهان مهتابی بشویم

مرا می ‌خواستی، تا پیش مردم، تو را الهام‌بخش خویش خوانم
به بال نغمه‌های آسمانی، به بام آسمان‌هایت نشانم
 

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,196
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #18
‌مرا می‌ خواستی، تا در غزل‌ها تو را زیبا‌تر از مهتاب گویم
تنت را در میان چشمه نور شبانگاهان مهتابی بشویم

مرا می ‌خواستی، تا پیش مردم، تو را الهام‌بخش خویش خوانم
به بال نغمه‌های آسمانی، به بام آسمان‌هایت نشانم
موسیقی نگاه تو را گوش می‌کنم
وز شوق این محال
که دستم به دستِ توست
من جای راه رفتن پرواز می‌کنم
 
امضا : m.sina

"KÁlON

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
9/8/21
ارسالی‌ها
1,081
پسندها
4,025
امتیازها
20,173
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #19
موسیقی نگاه تو را گوش می‌کنم
وز شوق این محال
که دستم به دستِ توست
من جای راه رفتن پرواز می‌کنم
من روز خویش را
با آفتاب روی تو
کز مشرق خیال دمیده ست
آغاز می کنم
 

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,349
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
من روز خویش را
با آفتاب روی تو
کز مشرق خیال دمیده ست
آغاز می کنم

مرا می خواستی، تا شاعری را،
ببینی روز و شب دیوانهٔ خویش
مرا می خواستی، تا در همه شهر،
ز هر کس بشنوی افسانهٔ خویش
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا