نقد و بررسی نقد و بررسی رمان زنده‌مرگی | شقایق گل‌نژاد کاربر انجمن یک‌ رمان

[☆SHagHAyeGh]

نام رمان: زنده‌مرگی
نویسنده: شقایق گل‌نژاد (گلی)
ژانر: #اجتماعی #عاشقانه
#تراژدی

خلاصه:
حسین توسط نامه‌ای مجهول، به میدان بزرگ روستا کشیده می‌شود و در کمال ناباوری متوجه می‌شود که به مراسم اعدام صمیمی‌ترین دوستش دعوت شده است. بعد از این واقعه، تمام اعضای گروه به سراغ حسین می‌روند تا او، انتقام سر بر دار کشیده‌ی هم‌گروهیشان را از خان بزرگ و باقدرت منطقه بگیرد اما در کمال ناباوری، حسین حاضر به گرفتن انتقام نمی‌شود و در مقابل همه می‌ایستد، هیچکس نمی‌داند چه اتفاقی باعث شده است که حسین دست از مبارزه کشیده و حتی از انتقام رفیق هم‌دانشگاهی‌اش نیز گذشته است...

رمان زنده‌مرگی | شقایق گل‌نژاد نویسنده افتخاری انجمن یک‌ رمان

کد رمان: 4694 ناظر: @✿آگری سطح: ویژه خلاصه: حسین پسر خان سابق روستا، افکاری مارکسیسمی دارد اما در میانه‌ی راه، ناگهان تمام اهداف و دوستانش را رها می‌کند؛ ما بین اتفاقاتی غیرمنتظره، مجبور به گرفتن تصمیمی سخت می‌شود.؛ و در میان این تصمیم چون غریقی در بطن امواج خروشان تردید و عواقب آن گیر...

forum.1roman.ir

 

[N.Karevan❀]

~بسم رب النور~​

با عرض سلام خدمت نویسنده‌ی عزیز
ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه‌مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم!
ورود شما به دنیای نقد به معنای این است که شما خواستار پیشرفت هستید. به یاد داشته باشید که نقد با توانایی بیان نکات مثبت و منفی در اثرتان، شما را برای بی‌نقص شدن آماده می‌سازد.

کاربر گرامی؛ لطفا قبل از نوشتن نقد در تاپیک، قوانین زیر را مطالعه نمایید:
- نقد یعنی ساختن، نه تخریب کردن! بنابراین در هنگام نوشتن نقد...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[دلبـر که جان فرسود از او]

سلام به دلبر شهرآشوبم :)
ببخشید که انقدر طول کشید. چون میخواستم با حوصله بخونم، وقت مناسب کم پیدا میشد :( دیدم تا بیام برسم بهت طول میکشه. پس تا اینجا نظرم رو بگم.
راستش من دیگه نقد نمینویسم. حرفی اگه هست فقط نظر دوستانه است.
فضای حاکم کلی به داستانت رو، ترکیب جلد و عنوان و خلاصه رو، پیرنگ دغدغه مندت رو و جملات خاصت رو دوست دارم. شروع خوبی داری. پر کشش و کنجکاو کننده است.
من میفهمم که از چی حرف میزنی. استعاره‌هات رو میبینم. چندتا روستا و یه خان ظالم، بیداری و مبارزه و...اما یه چیزی هست که کمی ارتباط گرفتن با شخصیت ها و رمان رو سخت میکنه و اون هم اینه که یه مقدار دیالوگ‌ها شعارزده‌ن به خصوص تو پست‌های اولیه. شخصیت‌ها مخصوصا زندگی حسین و ماه‌صنم از آدم‌های عادی دور شده. خونه‌شون روح...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[☆SHagHAyeGh]

سلام به دلبر شهرآشوبم :)
ببخشید که انقدر طول کشید. چون میخواستم با حوصله بخونم، وقت مناسب کم پیدا میشد :( دیدم تا بیام برسم بهت طول میکشه. پس تا اینجا نظرم رو بگم.
راستش من دیگه نقد نمینویسم. حرفی اگه هست فقط نظر دوستانه است.
فضای حاکم کلی به داستانت رو، ترکیب جلد و عنوان و خلاصه رو، پیرنگ دغدغه مندت رو و جملات خاصت رو دوست دارم. شروع خوبی داری. پر کشش و کنجکاو کننده است.
من میفهمم که از چی حرف میزنی. استعاره‌هات رو میبینم. چندتا روستا و یه خان ظالم، بیداری و مبارزه و...اما یه چیزی هست که کمی ارتباط گرفتن با شخصیت ها و رمان رو سخت میکنه و اون هم اینه که یه مقدار دیالوگ‌ها شعارزده‌ن به خصوص تو پست‌های اولیه. شخصیت‌ها مخصوصا...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.