- تاریخ ثبتنام
- 2/4/20
- ارسالیها
- 1,294
- پسندها
- 8,363
- امتیازها
- 27,673
- مدالها
- 18
- سن
- 19
- محل سکونت
- Mashhad
- نام رمان :
- محنت دیدگان
- نام نویسنده:
- غزل محمدی
- ژانر رمان:
- # عاشقانه #تراژدی #جنایی
(حسبی الله)
کد رمان: 5058
ناظر:
Sara_D
سطح: ویژه، رتبه دوم تراژدی
شروع: 20 تیر 1401 ساعت 23:54

خلاصه: محنت دیدگان قصهی یک نفر نیست، قصهی افرادیست که هرکدام به طرز عجیب و نامعلومی زندگیشان به یکدیگر گره خورده است! جرقهی علمی که پانزده سال پیش در مسیر نادرست استفاده شد زندگی همه را تا نابودی میکشاند، لغزش پای افراد و کشیدن به تباهی موجب سکوت و خفقان میشود و همین...
زندگی و عشق اجباری را فراهم میکند، وابستگی و سرافکندگی را رقم میزند، وابستگیای که جزء درد هیچ ندارد؛ اما معشوق این روزها به همین بودنها راضی است. در این هیاهوی عشقهای زهرآلود، کسی رنج کشیده است، کسی فراریست از واقعیتی که نمیداند چیست و کسی خودش را پشت نقاب پنهان کرده و گردان این بازیست! عدهای هم سعی در فاش حقایق دارند؛ اما نقطهی مشترک این است. همه در این میان درد کشیدهاند و میل به سخن ندارند؛ اما...
تا کی آوارگی و ویرانی؟ تا کی محنت و درد؟ آیا این روزها تمام میشود یا نه؟
کد رمان: 5058
ناظر:

سطح: ویژه، رتبه دوم تراژدی
شروع: 20 تیر 1401 ساعت 23:54

خلاصه: محنت دیدگان قصهی یک نفر نیست، قصهی افرادیست که هرکدام به طرز عجیب و نامعلومی زندگیشان به یکدیگر گره خورده است! جرقهی علمی که پانزده سال پیش در مسیر نادرست استفاده شد زندگی همه را تا نابودی میکشاند، لغزش پای افراد و کشیدن به تباهی موجب سکوت و خفقان میشود و همین...
زندگی و عشق اجباری را فراهم میکند، وابستگی و سرافکندگی را رقم میزند، وابستگیای که جزء درد هیچ ندارد؛ اما معشوق این روزها به همین بودنها راضی است. در این هیاهوی عشقهای زهرآلود، کسی رنج کشیده است، کسی فراریست از واقعیتی که نمیداند چیست و کسی خودش را پشت نقاب پنهان کرده و گردان این بازیست! عدهای هم سعی در فاش حقایق دارند؛ اما نقطهی مشترک این است. همه در این میان درد کشیدهاند و میل به سخن ندارند؛ اما...
تا کی آوارگی و ویرانی؟ تا کی محنت و درد؟ آیا این روزها تمام میشود یا نه؟
آخرین ویرایش توسط مدیر