m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/6/24 #51 Arjmand گفت من ش*ر..اب از ساغر جان خوردهام نقل او از دست رضوان خوردهام کلیک کنید تا باز شود... منم اندر قلندری شده فاش در میان جماعتی اوباش همه افسوس خواره و همه رند همه دردی کش و همه قلاش امضا : m.sina
Arjmand گفت من ش*ر..اب از ساغر جان خوردهام نقل او از دست رضوان خوردهام کلیک کنید تا باز شود... منم اندر قلندری شده فاش در میان جماعتی اوباش همه افسوس خواره و همه رند همه دردی کش و همه قلاش
Tahmine Arjmand خبرنگار سطح 15 ارسالیها 3,289 پسندها 4,860 امتیازها 33,273 مدالها 19 5/6/24 #52 m.sina گفت منم اندر قلندری شده فاش در میان جماعتی اوباش همه افسوس خواره و همه رند همه دردی کش و همه قلاش کلیک کنید تا باز شود... شد از بانگ تو دمساز امشب دل عطار نگر شیشه صفت سنگ بر شیشه مینداز امشب امضا : Tahmine Arjmand
m.sina گفت منم اندر قلندری شده فاش در میان جماعتی اوباش همه افسوس خواره و همه رند همه دردی کش و همه قلاش کلیک کنید تا باز شود... شد از بانگ تو دمساز امشب دل عطار نگر شیشه صفت سنگ بر شیشه مینداز امشب
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/6/24 #53 Arjmand گفت شد از بانگ تو دمساز امشب دل عطار نگر شیشه صفت سنگ بر شیشه مینداز امشب کلیک کنید تا باز شود... بت ترسای من مس ت شبانه است چه شور است این کزان بت در زمانه است سر زلفش نگر کاندر دو عالم ز هر موییش جویی خون روانه است امضا : m.sina
Arjmand گفت شد از بانگ تو دمساز امشب دل عطار نگر شیشه صفت سنگ بر شیشه مینداز امشب کلیک کنید تا باز شود... بت ترسای من مس ت شبانه است چه شور است این کزان بت در زمانه است سر زلفش نگر کاندر دو عالم ز هر موییش جویی خون روانه است
Tahmine Arjmand خبرنگار سطح 15 ارسالیها 3,289 پسندها 4,860 امتیازها 33,273 مدالها 19 5/6/24 #54 m.sina گفت بت ترسای من مس ت شبانه است چه شور است این کزان بت در زمانه است سر زلفش نگر کاندر دو عالم ز هر موییش جویی خون روانه است کلیک کنید تا باز شود... تا درآیی تو به اعزاز امشب کارم انجام نگیرد که چو دوش سرکشی میکنی آغاز امشب گرچه کار تو همه پردهدری است پرده زین کار مکن باز امشب امضا : Tahmine Arjmand
m.sina گفت بت ترسای من مس ت شبانه است چه شور است این کزان بت در زمانه است سر زلفش نگر کاندر دو عالم ز هر موییش جویی خون روانه است کلیک کنید تا باز شود... تا درآیی تو به اعزاز امشب کارم انجام نگیرد که چو دوش سرکشی میکنی آغاز امشب گرچه کار تو همه پردهدری است پرده زین کار مکن باز امشب
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/6/24 #55 Arjmand گفت تا درآیی تو به اعزاز امشب کارم انجام نگیرد که چو دوش سرکشی میکنی آغاز امشب گرچه کار تو همه پردهدری است پرده زین کار مکن باز امشب کلیک کنید تا باز شود... Arjmand گفت تا درآیی تو به اعزاز امشب کارم انجام نگیرد که چو دوش سرکشی میکنی آغاز امشب گرچه کار تو همه پردهدری است پرده زین کار مکن باز امشب کلیک کنید تا باز شود... بی تو از صد شادیم یک غم به است با تو یک زخمم ز صد مرهم به است گر ز مشرق تا به مغرب دعوت است چون نمیبینم تو را ماتم به است امضا : m.sina
Arjmand گفت تا درآیی تو به اعزاز امشب کارم انجام نگیرد که چو دوش سرکشی میکنی آغاز امشب گرچه کار تو همه پردهدری است پرده زین کار مکن باز امشب کلیک کنید تا باز شود... Arjmand گفت تا درآیی تو به اعزاز امشب کارم انجام نگیرد که چو دوش سرکشی میکنی آغاز امشب گرچه کار تو همه پردهدری است پرده زین کار مکن باز امشب کلیک کنید تا باز شود... بی تو از صد شادیم یک غم به است با تو یک زخمم ز صد مرهم به است گر ز مشرق تا به مغرب دعوت است چون نمیبینم تو را ماتم به است
Tahmine Arjmand خبرنگار سطح 15 ارسالیها 3,289 پسندها 4,860 امتیازها 33,273 مدالها 19 5/6/24 #56 m.sina گفت بی تو از صد شادیم یک غم به است با تو یک زخمم ز صد مرهم به است گر ز مشرق تا به مغرب دعوت است چون نمیبینم تو را ماتم به است کلیک کنید تا باز شود... تا ابد هستی و باشی جاودان... عالمان در علم او درمانده اند عارفان از عرف او وامانده اند عاشقان از عشق او حیران شدند هر دم از نوعی دگر بی جان شدند تشکر مشاعره عالیی بود امضا : Tahmine Arjmand
m.sina گفت بی تو از صد شادیم یک غم به است با تو یک زخمم ز صد مرهم به است گر ز مشرق تا به مغرب دعوت است چون نمیبینم تو را ماتم به است کلیک کنید تا باز شود... تا ابد هستی و باشی جاودان... عالمان در علم او درمانده اند عارفان از عرف او وامانده اند عاشقان از عشق او حیران شدند هر دم از نوعی دگر بی جان شدند تشکر مشاعره عالیی بود
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/6/24 #57 Arjmand گفت تا ابد هستی و باشی جاودان... عالمان در علم او درمانده اند عارفان از عرف او وامانده اند عاشقان از عشق او حیران شدند هر دم از نوعی دگر بی جان شدند تشکر مشاعره عالیی بود کلیک کنید تا باز شود... در عشق قرار بیقراری است بدنامی عشق نامداری است چون نیست شمار عشق پیدا مشمر که شمار بیشماری است تشکر متقابل از شما هم ممنونم امضا : m.sina
Arjmand گفت تا ابد هستی و باشی جاودان... عالمان در علم او درمانده اند عارفان از عرف او وامانده اند عاشقان از عشق او حیران شدند هر دم از نوعی دگر بی جان شدند تشکر مشاعره عالیی بود کلیک کنید تا باز شود... در عشق قرار بیقراری است بدنامی عشق نامداری است چون نیست شمار عشق پیدا مشمر که شمار بیشماری است تشکر متقابل از شما هم ممنونم
Tahmine Arjmand خبرنگار سطح 15 ارسالیها 3,289 پسندها 4,860 امتیازها 33,273 مدالها 19 5/6/24 #58 m.sina گفت در عشق قرار بیقراری است بدنامی عشق نامداری است چون نیست شمار عشق پیدا مشمر که شمار بیشماری است تشکر متقابل از شما هم ممنونم کلیک کنید تا باز شود... تو بگردان دور تا ما مردوار دور گردون زیر پای آریم پست مشتری را خرقه از سر برکشیم زهره را تا حشر گردانیم م**س.ت پس چو عطار از جهت بیرون شویم بی جهت در رقص آییم از الست لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Tahmine Arjmand
m.sina گفت در عشق قرار بیقراری است بدنامی عشق نامداری است چون نیست شمار عشق پیدا مشمر که شمار بیشماری است تشکر متقابل از شما هم ممنونم کلیک کنید تا باز شود... تو بگردان دور تا ما مردوار دور گردون زیر پای آریم پست مشتری را خرقه از سر برکشیم زهره را تا حشر گردانیم م**س.ت پس چو عطار از جهت بیرون شویم بی جهت در رقص آییم از الست لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/6/24 #59 Arjmand گفت تو بگردان دور تا ما مردوار دور گردون زیر پای آریم پست مشتری را خرقه از سر برکشیم زهره را تا حشر گردانیم م**س.ت پس چو عطار از جهت بیرون شویم بی جهت در رقص آییم از الست کلیک کنید تا باز شود... تا عشق تودر میان جان است جان بر همه چیز کامران است یارب چه کسی که در دو عالم کس قیمت عشق تو ندانست امضا : m.sina
Arjmand گفت تو بگردان دور تا ما مردوار دور گردون زیر پای آریم پست مشتری را خرقه از سر برکشیم زهره را تا حشر گردانیم م**س.ت پس چو عطار از جهت بیرون شویم بی جهت در رقص آییم از الست کلیک کنید تا باز شود... تا عشق تودر میان جان است جان بر همه چیز کامران است یارب چه کسی که در دو عالم کس قیمت عشق تو ندانست