- تاریخ ثبتنام
- 13/1/21
- ارسالیها
- 1,781
- پسندها
- 24,106
- امتیازها
- 43,073
- مدالها
- 37
- سن
- 19
سطح
28
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #21
***
تیکتاک، تیکتاک، تیکتاک.
این صدا، مرا یاد هور میانداخت. یاد نامههایش که در سکوتی که تنها این صدا پخش میشد، میخواندم.
سفیرم دیگر نامهای از جانبش برایم نمیآورد و جای آن نامههای زرد رنگی که روی هم ردیف و کنج تاریک و خلوت اتاقم را تزئین کرده بودند، خالی بود.
به گفتهی سفیرم تکتکشان را آتش زدم و عشق سوزان هور را در شعلههای قرمز و رقصان آتش حل کردم.
اغراق میکنم آن دقایق، دلم پر میکشید برای آن حال و هوای عاشقی با هور. عاشقی با هوری که تنها دستنوشتههایش سهمم بود و بس.
تیکتاک، تیکتاک، تیکتاک.
این صدا، مرا یاد هور میانداخت. یاد نامههایش که در سکوتی که تنها این صدا پخش میشد، میخواندم.
سفیرم دیگر نامهای از جانبش برایم نمیآورد و جای آن نامههای زرد رنگی که روی هم ردیف و کنج تاریک و خلوت اتاقم را تزئین کرده بودند، خالی بود.
به گفتهی سفیرم تکتکشان را آتش زدم و عشق سوزان هور را در شعلههای قرمز و رقصان آتش حل کردم.
اغراق میکنم آن دقایق، دلم پر میکشید برای آن حال و هوای عاشقی با هور. عاشقی با هوری که تنها دستنوشتههایش سهمم بود و بس.