مشاعره مشاعره با اشعار رهی معیری

[فاطمه مقدم]

با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد

 

[معصومه.بانو]

با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد

دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می‌پرستم
تا هستم

 

[فاطمه مقدم]

دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می‌پرستم
تا هستم

مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هر چه توانی ناز
کز عشقت می‌سوزم باز

 

[معصومه.بانو]

مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هر چه توانی ناز
کز عشقت می‌سوزم باز

زان می که در شبهای غم بارد فروغ صبحدم
غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند

 

[فلورا.]

زان می که در شبهای غم بارد فروغ صبحدم
غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند

دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می‌پرستم!

 

[m.sina]

دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می‌پرستم!

مرغ خونین ترانه را مانم
صید بی‌آب و دانه را مانم
آتشینم ولیک بی‌اثرم
ناله عاشقانه را مانم

 

[فلورا.]

مرغ خونین ترانه را مانم
صید بی‌آب و دانه را مانم
آتشینم ولیک بی‌اثرم
ناله عاشقانه را مانم

من ز فراقت ناله کنم تا کی
تو و می چون لاله کشیدن‌ها
من و چون گل جامه دریدن‌ها
به رقیبان خواری دیدن‌ها!

 

[m.sina]

من ز فراقت ناله کنم تا کی
تو و می چون لاله کشیدن‌ها
من و چون گل جامه دریدن‌ها
به رقیبان خواری دیدن‌ها!

اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ ام
خارم ولی به سایه گل آرمیده‌ ام
با یاد رنگ و بوی تو ای نو بهار عشق
همچون بنفشه سر به گریبان کشیده‌ ام

 

[فلورا.]

اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ ام
خارم ولی به سایه گل آرمیده‌ ام
با یاد رنگ و بوی تو ای نو بهار عشق
همچون بنفشه سر به گریبان کشیده‌ ام

مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هر چه توانی ناز
کز عشقت می‌سوزم باز

 

[m.sina]

مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هر چه توانی ناز
کز عشقت می‌سوزم باز

زندگی بر دوش ما بار گرانی بیش نیست
عمر جاویدان عذاب جاودانی بیش نیست

لاله بزم آرای گلچین گشت و گل دمساز خار
زین گلستان بهره بلبل فغانی بیش نیست