ISTJ تدارکاتچی | ISTJ

[ستایش؛]

ـ ISTJ : من هیجان زده میشم اگه بتونم طبق برنامه همه ی کار هامو انجام بدم

 

[ستایش؛]

به عنوان یه istj
میتونم ماه ها صبر کنم تا به یکی بگم فقط میخوام باهاش دوست شم .

 

[ستایش؛]

. وقتی یه istj شبو تا دیر وقت بیدار مونده بدون که : داره گزارش های مالی‌ این ماهش رو راست و ریست می‌کنه و زمان از دستش در رفته.
سعی می‌کنه بهینه ترین حالت رو برای افزایش سرمایه‌ش پیدا کنه چون اون هدف های بزرگی برای آینده کاریش داره و میخواد بهترین خودش رو نشون بده و به اونچه که لایقش هست برسه.
با زیرکی تمام برنامه ش رو مرتب می‌کنه و درست لحظه ای که میخواد سیوش کنه لپ تاپش خاموش میشه.
از حرص و خستگی بیخیال از اول انجام دادنشون میشه و در اون لحظه خواب رو ترجیح میده.

 

[ستایش؛]

وقتی یکی به خاطر ظاهر Istj قضاوتش میکنه که تو زندگیش سختی نکشیده:

 

[ستایش؛]

- تو نمیدونی سختی چیه، اصلا تلاش کردن بلدی؟
؛ Istj : مغز تو مشکل داره و میخوام برای پاچیدنش تو دیوار تلاش کنم.

 

[ستایش؛]

+ وقتی دلت گرفته چیکار می‌کنی ؟
؛ istj : میرم پیش حیوون خونگیم و باهاش وقت می‌گذرونم و حسابی می‌چلونمش. حیوانات همیشه حالم رو خوب می‌کنن و سافتم می‌کنن، برعکس آدما. توی این شرایط، ترجیح میدم توی اتاق خودم بمونم و کارهای همیشگیم رو انجام بدم، مثلا بشینم و داستان بنویسم یا کتاب بخونم اهنگ گوش کنم، چیزهای به ظاهر ساده ای که حالم رو بهتر می‌کنن

 

[ستایش؛]

- شناختنه یه ISTJ ⭑ چقدر میتونه سخت باشه؟

+ فقط همینو ازش بدون که امانت داره خوبیه،
تویه تجارت و مذاکره کردن عالیه هروقتم تویه بحث
و دعوا کم ارودی میتونی روش حساب کنی چون
خوب از کلمات استفاده میکنه، اقتصاد دانه خوبیه
و همیشه همه جا حساب و کتابه همه چیز دستشه
و اگه دو درصد فکر کردی میتونی سرشو شیره بمالی
اشتباه فکر کردی.

 

[ستایش؛]

یه istj وقتی یه قولی میده اما نمیتونه سر موقع به طور کامل بهش عمل کنه، از آدم تبدیل میشه به استرسی که دست و پا درآورده.

 

[ستایش؛]

یه Istj کسی‌عه که ممکنه به تنهاییش خیلی افتخار کنه و بقیه از‌ این قضیه خیلی تعجب کنن.

 

[ستایش؛]

یه نفر : چون تایپت اینه باید قانون پرست و بی احساس باشی
؛ istj : جدی میفرمائید ؟!