مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Mr97]

سلام دنبال رمانی هستم که پسره اسمش رامین هستش وخارج ازایران وپدرش غیابی دختری رو به عقد رامین درمیاره ولی وقتی رامین برمیگرده ایران عاشق دوست دختره شیوا میشه وباهاش ازدواج میکنه ومیره خارج وبعد چندسال شکست خورده برمیگرده وهمه رو ازچشم دختره میبینه و بهش ت*جاوز میکنه

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[fatemh]

جانان

دنبال رمانی میگردم که وقتی مامان دختره بهش حامله بوده باباش به خاطر یه زن دیگه ولشون میکنه دختره و مادرش هم میرن خارج بعد چند سال دختره میاد از پدرش انتقام بگیره ویادمه زن باباش از خان یه روستا قبلا یه پسر به دنیا اورده بود بعدش دقیق یادم نیست اما یادمه که پسره به دختره ت*جاوز می کنه بعد باهم ازدواج می کنن و دختره حامله میشه بعد نمی دونم چرا از پله ها می افته و بچه اش سقط می شه بعد باهم قهر می کنن تااا.....

فکر کنم اسم رمانش جانان باشه

 

[Say]

سلام
من دنبال یه رمان میگردم که دختره عاشق پسر خلافکار میشه
دقیق یادم نیست دزدیده میشه یا خودش به عنوان نفوذی وارد باند میشه ولی
اوایلش اطلاعاتشو به پلیس میده ولی آخرش که قراره به پلیس کمک کنه دستگیرش کنن اینکارو نمیکنه و خودشو میکشه
خواهشا هرکی اسمشو میدونه بهم بگه لطفا

 

[عرفان۴۰]

سلام دنبال رمانی هستم که در مورددودختر هستند
که پس از قبولی در کنکور توی دانشگاه شهر دیگه ای قبول میشن با اصرار مکرر یکی از دخترا پدرش اونو به پسر یکی از دوستاش معرفی میکنه تا در منزل اون ساکن بشن یکی از دخترا عاشق اون پسر میشه و به خاطر یه اتفاق دختره با وجود عشق زیاد
فکر میکنه که اون دوستش پسررو دوست داره بنابراین از خود گذشتگی میکنه

 

[behnaz1999]

سلام
من دنبال رمانی میگردم که یه مردی بود که تقریبا خیلی سن داشت ولی عاشق یکی شده بود که بچه بود ولی ب دلایلی (خیلی معذرت میخوام) ولی فاحشگی میکرد و این پیر مرد با اسم پسرش که اسمش فرزام بود این دختره رو کشید خونش و باهاش حرف زد تا درست بشه بعد خودش باهاش ازدواج کرد

فکر میکنم ؛ فکر میکنم اسمش تقاص باشه از خان هما پور اصفهانی. من این رمان رو نخوندم. اما اوایل رمان تقاص رو که خوندم چنین چیزی بود. سرچ کن ببین درسته؟!

 

[behnaz1999]

سلام من دنبال اسم یه رمان میگردم ممنون میشم کمکم کسی اگه میدونه بگه...داستان درباره ی یه دختر بود ک تو بچگیاش اضافه وزن داشته همه ام اذیتش میکردن رفیقش یه پسره بوده ک همیشه با همدگیه بودنبه پسره علاقه داشته بچگیاش ولی ی روز میشنوه ک پسره ام داره مسخرش میکنه از اونجا به بعد بیخیال پسره ام میشه و فقط رفیقش میمونه..به ی دلیلی چن سالی خانواده ها رفت و آمد نمیکنن تا بعد چن سال دختره وقتی استاد دانشگاه شده تو همونجا با پسره برخورد میکنه شروع رمانشم از همینجا بود که روز اول کاریشه و اینا

هیچکس مثل تو نبود. یه همچین اسمی داره. سرچ کن ببین درسته؟

 

[behnaz1999]

سلام من دنبال یه رمانی میگردم که پلیسی بود اسم دختره فک کنم شیده بود یه بابای خلافکاری داشت که دختره نمیدونست خلافکاره بعدیه همسایه واسشون اومد که پسره پلیس بود واومد خواستگاره دختره اما شغلش روبه دختره دروغ گفت اگرکسی اسمشومیدونه لطفا بگه
یکی دیگشم یه رمان اسم دختره گلسابودوبه یه پسری علاقه داشت بابای دختره هم قاضی بودوپسره همکارباباش که اسمش یاسین بود اومدخواستگاریش وباهم ازدواج کردندو باهم مشکل پیداکردند ممنون میشم اسم این دوتارمان رواگه کسی میدونه بهم بگه

رمان دوم اسمش اینه همین که حالم خوش نیست .

 

[Ayda003]

سلام رمان در مورد ی دختر ک ب خاطر آزار خانوادش میره ترکیه و اونجا زندگیش خوب میشه اگه اشتباه نکنم مجری هم هست.بعد با یکی از دوستای پسرش... ازدواج میکنه برای اینکه از دست مزاحمت های یکی خلاص شه بعد چند سال به عنوان مهندس معمار میاد ایران تا روی ی پروژه کار کنه و عاشق رئیس شرکت میشه و وقتی پسره بهش میگه بهش علاقه داره دختره میگه متاهله و میره ترکیه بعد هم پسره میره ترکیه و شوهر دختره بهش میگه ک دختره فقط به خاطر دوستیشون باهاش ازدواج کرده ...بعد هم ک دختره طلاق میگیره و با اون پسره ازدواج میکنه.اگه کسی اسم رمان و میدونه ممنون میشم بگید

 

[ریحانه عیسایی(زینب)]

سلام و خسته نباشید دنبال رمانی هستم که یه دختر همراه دوست‌هاش توی کافه نشسته و اتفاقی از تلوزیون کافی شاپ یه مسابقه‌رو میبینه که دخترهای زیبا توی اون مسابقه برای ازدواج با یه پسر خوشتیپ و پولدار باهم رقابت می کنن و در اخر برنده نهایی با اون پسر ازدواج میکنه

 

[behnaz1999]

سلام دنبال یه رمانی هستم که دختره اول خدمتکار پسره بوده بعد موهاش فر ریز مشکی بوده بعد پسره دختررو هی مسخره میکرده بخاطر موهاش بعد که باهم خوب میشن و ازدواج میکنن اون دختر قبلیه که پسره دوسش داشته هی میومده تو مراسمای این دوتا بعد اعصاب دختره خرد میشده بعد یه تیکه بود که تولد پسره بود بعد دختره ایکس باکس خریده بود بعد اون دختر قلیه که پسره قبلا دوسش داشته برا پسره کادو تولد کتاب حافظ میخره چون میدونسته که چقد دوس داره بعد دختره کلی ناراحت میشه کسی اسم این رمانو یادش نمیاد؟ واقن کلافه شدم اسمش یادم نمیاد

یه اسم همسایه مانند داشت. اسم پسره شروین بود . ریئس شرکت دختره بود. همسایه من فک کنم بود