مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[elikimia]

سلام دوستان یه رمان هست که دختره توی بچگی شاهد تصادف ومرگ برادرش بوده و زبونش بند میاد و میره پرستار یه بچه کرو لال میشه و در اخر عاشق برادر دوستش میشه و اینا با هم نقشه میریزن که دختره رو تو موقعیتی قرار بدن که به دختره شک وارد بشه تا دوباره بتونه صحبت کنه ممنون میشم اگر میدونید بهم بگید

فریاد دلم

 

[behnaz1999]

سلام دوستان دنبال یک رمان می گردم که یک دختر توی خانواده به خاطر یک توطئه تردد شده اما این دختر کم نمیاره و به زندگیش ادامه می ده و در آخر متوجه میشه که دوستش همه این توطئه ها روکردن

سفر به دیار عشقک دختره ترنمه اسمش

 

[MEH_SH]

سلام دوستان.
دنبال اسم یه رمان میگردم که دو تا خواهر بودن که کسی رونداشتن بعد خواهر بزرگه میمیره خواهر کوچیکش که کسی رو نداشته مجبور میشه با دوست پسره خواهره زندگی کنه.اگه اشتباه نکنم اسم خواهر بزرگش هم ترگل بوده

 

[MEH_SH]

سلام دوستان ببخشید من اسم یه رمان رو میخوام که درباره ی یه دخترس که خانوادش خیلی محدودش کردن ولی اون از طریق اینترنت با یه نفر اشنا میشه و باهم دوست میشن اما بعد از یه مدتی که دختره میبینه مرد رو میفهمه که مرده رییس پدرش هست که اخرش معلوم میشه مرد برای انتقام گرفتن از پدر دختر اینکاررو کرده ولی در اخر عاشق دختره میشه

 

[Hani.73]

سلام یه رمان چندسال پیش خوندم که شوهربازور زنشوطلاق میده که آتیشه زنه بخوابه ولی حواسش بهش هست و همه جا دنبالشه
اول رمانم ازاونجایی شروع میشه که زنه میره میره شرکته مرده با دادو بیداد که تو زندگیه من دخالت نکن
وقتیم که میخوادبا ماشینش به ماشینه مرده میزنه و میره

 

[saeideh.a.r.b.i]

سلام و خسته نباشید دنبال رمانی هستم که یه دختر همراه دوست‌هاش توی کافه نشسته و اتفاقی از تلوزیون کافی شاپ یه مسابقه‌رو میبینه که دخترهای زیبا توی اون مسابقه برای ازدواج با یه پسر خوشتیپ و پولدار باهم رقابت می کنن و در اخر برنده نهایی با اون پسر ازدواج میکنه

اسم رمان اگه میتونی عاشقم کن هسا

 

[Fariba aaa]

میشه چندتا رمان هم بهم معرفی کنید که دختره بی سرپرست باشه و یه مردی اونو به سرپرستی بگیره و درنهایت عاشق هم بشن؟

طلوع از مغرب.سرگیجه های تنهایی من

 

[شیلا]

سلام دوستان
یک رمانی بود که دختره خانواده اش بهش محل نمی گذاشتند و شوهر خواهرش برای انتقام وتاوان با او ازدواج میکنه ویه دختر هم داشته
و خیلی اذیت دختره میکرده و دختر خواهرش هم می میره واخرش هم خواهر شوهره عاشقش میشه

نه دیگه نمیبخشم فک کنم
بود

 

[شیلا]

داستان رمانش درباره ی دختر بود که یه بچه دازن ولی با شوهر مشکل دارن شوهر اصلا نزدیکش نمی شد مادر شوهر دخترم بهش میگه بچه بیار خوب میشه حالا یه دخترم داشتنا اسم بچه هه ستاره بود فک کنم خلاصه پسر قبول نمیکنه دختره قهر میکنه میره خونه ی باباش بعد یه مدت به خاطر بچه هه بر میگرده میره تو سرویس بهداشتی می بینه مسواکا جداست از هم بر پیداره تیه جا میزاره بعد پسر میاد میگه چرا کردی مسواکارو میشکنه بعد وباره رختره قهر میکنه بعد چن وقت طلاق میگیرن اینطوری میشه که بچه هه چند روز با باباش بمونه چند روز با مامانش بعد پسره یه روز بچرو به بهانه ی شمال ی داره میبره همینش یادمه

 

[Aran]

سلام دوستان ببخشید من اسم یه رمان رو میخوام که درباره ی یه دخترس که خانوادش خیلی محدودش کردن ولی اون از طریق اینترنت با یه نفر اشنا میشه و باهم دوست میشن اما بعد از یه مدتی که دختره میبینه مرد رو میفهمه که مرده رییس پدرش هست که اخرش معلوم میشه مرد برای انتقام گرفتن از پدر دختر اینکاررو کرده ولی در اخر عاشق دختره میشه

رمان تب داغ گناه که دو جلد هستش