مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Arezoo_joon]

سلام یه رمن خوندم
که دختر مذهبی و خانواده هم مذهبی هستند برادر دختره زن صیغه ی یه پسره فکر کنم اسمش آریا بود و می کشه بعد آریا سر یه ماجراهایی دختر مجبور می شه با آریا ازدواج کنه آریا دوتا زن صیغه ای داشته آیی دختر و اذیت می کنه تا برادرش می یاد

سایه نفرت

 

[Arezoo_joon]

کسی نمیدونه اسم رمانی ک درخواست کردمو؟

دختره یادم میاد تو مهمونی اشتباهی با پسره میگیرنش بعدش پدر دخترع میگه باید ازدواج کنید خلاصه ب اجبار ازدواج میکنن دختره کُرده و خیلی مهربونه یجایی از داستان که یادمه این بود که دختره هر روز صبح به خاطر اینکه پسره ک اسمش اراد بود صبحانه نمیخورد براش اب پرتقال و شکلات میبرد پسره هم خیلی سرد و مغرور بود
لطفا اگه میدونید اسمشو بگین:)

اگرچه اجباربود

 

[Arezoo_joon]

سلام یه رمان بود که دختره با یه پسری که ساکن خارج کشوره تلفنی عقد و عروسی میکنه و بعد که میره پیش پسره متوجه میشه پسره اصلا علاقه ای به این ازدواج نداشته و هم خونه میشن. آخرش مادر پسره میفهمه و شرمنده دختره میشه و میخواد طلاق دختره رو بگیره در حالیکه پسره عاشق دختره شده بود.. از رمان های قدیمی نودو هشتیاست

عقدغیابی

 

[791mahsa]

سلام من دنبال یه رمان میگرم اسمشویادم نیست یه دختره بودکه کامران اونو میخواست کامران دنبال پولش بود یه پسره ی دیگه هم بود اسمش ارشام بودپسرعموی کامران وقتی فهمیدپدر دختره داره ورشکست میشه اونو مجبور کرد باهاش ازدواج کنه اسم خواهر دختره هم نازنین بودمادرشم نمیدونم طلاق گرفته بود یاولشون کرده بوددختره هم اولش کامرانومیخواست اخرش عاشق ارشام شد استاد دانشگاهم شد یه دخترم داشتن که اسمش بارانا بود لطف میکنین اسمشوبگین

 

[Banafshe]

سلام. وقت بخیر.
یه رمان هست که دختره بازیگره و اسمش ایران هست و پسره داستان از خارج برگشته و دو تا بچه داره و خواهر ایران با برادر این پسر با هم ازدواج می کنندو...
ممنون میشم اسمش رو بگید.

رمان ماه‌پیشونی از هستی اسکای

 

[farib]

من رمانی که دنبالشم شخصیتش ی دختری بود که شبانه میریزن به خونشون و همه خانوادشو با شلیک گلوله میکشن و خودش چون فقط ی گلوله بهش میخوره بیهوش میشه و زنده میمونه.چون باباش شاهد ی قتل بوده فک کنم... ممنون میشم اسم رمان و بهم بگید

 

[S_j]

من رمانی که دنبالشم شخصیتش ی دختری بود که شبانه میریزن به خونشون و همه خانوادشو با شلیک گلوله میکشن و خودش چون فقط ی گلوله بهش میخوره بیهوش میشه و زنده میمونه.چون باباش شاهد ی قتل بوده فک کنم... ممنون میشم اسم رمان و بهم بگید

رمان رویا رو چک کنید

 

[SH _ Z]

سلام دوستان . یه رمان بود خلاصه اش در مورد یه دختر و پسری بود که عاشق هم شدن ولی بخاطر اختلاف سنی که داشتن باهم ازدواج نکردند وهرکدوم با یه فرد دیگه ای ازدواج میکنن بعد از چند وقت هم میفهمن که همسراشون باهمن و دست اخر به هم میرسند . لطفا اگه کسی اسم این رمان رو میدونه بگه

 

[Jasmin darkness]

سلام خسته نباشید
اسم رمان یادم نیست اما پسره اسمش ارش بود و خانزاده بود و دختره از شهرشون بخاطر پسر ارباب اون شهر فرار کرده بود و پیش یکی از اقوامش که تو روستای این پسره ارش بود اومد و باهاش ازدواج کرد توی جشن ازدواج ارش و این دختره اون پسره که دختره بخاطرش فرار کردن هم دعوته و دختره رو میبینه و از خالکوبی دختره به ارش میگه و ارش دختره رو میزنه

 

[Behi.kh]

سلام دوستان من دنبال یه رمانی هستم که سبک قدیمی داره تنها چیزی که ازش یادمه این هست که یک حاکمی بوده که بچه دار نمیشده ولی بیشتر گردن زنهاش مینداخته که بچه دار نمیشن تا اینکه بایه دختری ازدواج میکنه که فکر میکنم دختره به حاکم خ**یا*نت میکنه و از خواهرزاده حاکم بچه دار میشه و میگه بچه حاکمه میشه راهنمایی کنید؟

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.