گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان به قیمت جانم | فاطمه توکلیان کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع .lTimal.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 342
  • کاربران تگ شده هیچ

.lTimal.

ناظر ارشد رمان + منتقد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
13/3/23
ارسالی‌ها
136
پسندها
1,103
امتیازها
6,403
مدال‌ها
9
سن
20
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #1
نام رمان: به قیمتِ جانم
نام نویسنده: فاطمه توکلیان
کد رمان: ۵۲۹۰
ژانر: #عاشقانه
#پلیسی

خلاصه:
فریال‌ معتمد دختری که بادوری از وطن می‌خواهد گذشته را فراموش کند؛ اما سرنوشت چنین تصمیمی ندارد، دوباره او را به ایران برمی‌گرداند. وی به دنبال جمع کردن مدارکی برای تبرعه خود از این منجلاب است؛ بدون اینکه بداند این‌ها نقشه کیست!
دراین راه با مردی آشنا می‌شود که... .


عاقا سلاااااااممممممممممم :458047-6dc8ffbbdef9cc2a2419e3bb0fa8d8d5: حالتون چطوره؟
راستش گفتم منم یه گفتمان آزاد بزنم تا بتونیم درباره رمانم باهم صحبت کنیم.
خوشحال میشم نظراتونو درباره رمانم بدونم
ماچ بهتون:458206-8edf2e9337da486770b205eb859758e8:

لینک رمان:
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : .lTimal.

کوآلا

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
25/11/22
ارسالی‌ها
72
پسندها
2,024
امتیازها
11,413
مدال‌ها
9
سطح
8
 
  • #2
سلااام، رمان جالبی داری ولی من کمبود یه چیز رو احساس می‌کنم؛ توصیف چهره‌ی شخصیت‌ها و زمان‌ و مکان.
اونجا که معلوم شد فریا برادره، می‌تونستی توی کافه یه جزییاتی از شباهت صورتشون رو بدی که فرض می‌کنیم چشماشون آبیه.
دو جفت چشم‌های آبیمون بهم خیره بود، توی چشمای اون عصبانیت بود و چشمای من حتماً دلتنگی و غم.
کافه‌ای که رفته بودن چجور بود؟ کجا نشسته بودن؟ فضای اطراف چی؟ چه فصلی بوده؟
فکر می‌کنم این دوتا رو نگاه بندازی بهت بیشتر از من کمک کنن:
 

.lTimal.

ناظر ارشد رمان + منتقد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
13/3/23
ارسالی‌ها
136
پسندها
1,103
امتیازها
6,403
مدال‌ها
9
سن
20
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #3
سلااام، رمان جالبی داری ولی من کمبود یه چیز رو احساس می‌کنم؛ توصیف چهره‌ی شخصیت‌ها و زمان‌ و مکان.
اونجا که معلوم شد فریا برادره، می‌تونستی توی کافه یه جزییاتی از شباهت صورتشون رو بدی که فرض می‌کنیم چشماشون آبیه.
دو جفت چشم‌های آبیمون بهم خیره بود، توی چشمای اون عصبانیت بود و چشمای من حتماً دلتنگی و غم.
کافه‌ای که رفته بودن چجور بود؟ کجا نشسته بودن؟ فضای اطراف چی؟ چه فصلی بوده؟
فکر می‌کنم این دوتا رو نگاه بندازی بهت بیشتر از من کمک کنن:
میدونی برای این از قیافه پسره نگفتم تا خواننده کنجکاو بشه برای دونستن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .lTimal.

دردانه. ع

کاربر سایت
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
29/8/23
ارسالی‌ها
651
پسندها
4,555
امتیازها
21,973
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • #4
سلام
رمان خوب نوشته شده ولی یه مقدار توصیفات کم هست. ایده به نسبت خوبیه اما امیدوارم پردازش ایده بتونه رمان رو جذابتر کنه منتظر پارتهای جدید هم هستم
 
امضا : دردانه. ع

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,105
پسندها
13,414
امتیازها
70,673
مدال‌ها
47
سطح
22
 
  • مدیر
  • #5
رمان ایده‌ی جذاب و خوبی داشت که باید روی پردازشش بیشتر کار بشه. توصیف حالات و احساسات از نظر من خیلی خوب بود. اما توصیف ظاهر و مکان‌ها هنوز جای کار داشت. با موضوع به خوبی ارتباط گرفتم مخصوصا بخش‌هایی که مربوط به فریال بود.
موفق باشی، قلمت مانا و امیدوارم پرقدرت ادامه بدی:402:
 
امضا : حصار آبی

.lTimal.

ناظر ارشد رمان + منتقد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
13/3/23
ارسالی‌ها
136
پسندها
1,103
امتیازها
6,403
مدال‌ها
9
سن
20
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #6
سلام
رمان خوب نوشته شده ولی یه مقدار توصیفات کم هست. ایده به نسبت خوبیه اما امیدوارم پردازش ایده بتونه رمان رو جذابتر کنه منتظر پارتهای جدید هم هستم
سلام عصرت بخیر عزیزم
ممنون که وقت گذاشتی و مطالعه کردی
انشالله که سعیمو می‌کنم پردازشش بهتر بشه.
مچکر از همراهیت برای خوندن رمان:458206-8edf2e9337da486770b205eb859758e8:
 
امضا : .lTimal.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Ghasedak.

.lTimal.

ناظر ارشد رمان + منتقد رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
13/3/23
ارسالی‌ها
136
پسندها
1,103
امتیازها
6,403
مدال‌ها
9
سن
20
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #7
رمان ایده‌ی جذاب و خوبی داشت که باید روی پردازشش بیشتر کار بشه. توصیف حالات و احساسات از نظر من خیلی خوب بود. اما توصیف ظاهر و مکان‌ها هنوز جای کار داشت. با موضوع به خوبی ارتباط گرفتم مخصوصا بخش‌هایی که مربوط به فریال بود.
موفق باشی، قلمت مانا و امیدوارم پرقدرت ادامه بدی:402:
سلام عصرت بخیر عزیزم:458206-8edf2e9337da486770b205eb859758e8:
ممنون که وقت گذاشتی و مطالعه کردی.
حتماً سعی می‌کنم روی توصیف مکان بیشتر کار کنم، خوشحالم که تونستی با رمان ارتباط بگیری:a050:
هچنین زیبا، مچکر.
 
امضا : .lTimal.

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,524
پسندها
12,248
امتیازها
35,373
مدال‌ها
27
سطح
20
 
  • #8
عرض سلام وادب خدمت نویسنده ی خوش قلم خوش ذوق وبسیار خوش اخلاق انجمن:rose:
عزیزم :rose:بسیار رمان زیبایی داری خلاصه ومقدمه ،جامع ومفید
واینکه داستان رو لو نمی‌داد عالی بود .اسم رمان زیباست وژانر هم رعایت شده و کاملا ارتباط داشت.

من تا ابتدای فصل پنجم خوندم ۴۲ پارت و رمان جذابیت به یقین چون هیجان وجذابیتش تازه آغاز شده.
در مقدمه یه اشتباه ویرایشی هست.
زندانی رو زا ندا نی تایپ شده.
اینکه فلش بک داری بین زمان حال وگذشت بسیار عالی ومهارت میخاد واینکه سه موقعیت رو تصویر سازی کردی واسم جالب بود
حال ،گذشته ،وقسمتهایی که به سرهنگ وقسمت ژانر پلیسی مربوط میشه.واسم فریال شخصیت اصلی رمان فوق العاده
تبریک مجدد وقلمت مانا:rose:
 
امضا : Delaram*☆♡

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,294
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • مدیر
  • #9
سلام سلام.
همه چیز عالی بود.
ایده و قلمتون بسیار جذاب بود.
فریال هم شخصیت چالب و پردازش خوبی داره.
موفق باشید:)
 

موضوعات مشابه

عقب
بالا