مشاعره مشاعره با حرف الف

[Tahmine Arjmand]

آن که می‌گوید نظر در صورت خوبان خطاست


او همین صورت همی‌ بیند ، ز معنی غافل است

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

آبی تر از آنیم که بی‌رنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم

 

[بَهآرنارنج]

آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

 

[m.sina]

آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

از سر زلف نگاری دو سه تاری دارم
یادگاری ز سر زلف نگاری دارم

چه دهم دل بکسی تا غم یاری دارم
کاین دل خون شده را از پی کاری دارم

 

[آق مملی]

اگرچه گرد برانگیختی ز هستی من
غباری از من خاکی به دامنت مفتاد

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه بود و آب و کمی پنجره
موسیقی سکوت شب و بوی سیب
یک قطعه شعر ناب
و کمی پنجره…

 

[m.sina]

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه بود و آب و کمی پنجره
موسیقی سکوت شب و بوی سیب
یک قطعه شعر ناب
و کمی پنجره…

اول قدم از عشق سر انداختن است
جان باختن است و با بلا ساختن است

اول این است و آخرش دانی چیست
خود را ز خودی خود بپرداختن است

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

از آسمان ِ چشم ِ تو خورشید می چکد

انگار آرزوی مرا خواب دیده ای …

 

[m.sina]

از آسمان ِ چشم ِ تو خورشید می چکد

انگار آرزوی مرا خواب دیده ای …

ای نسیم صبح دم یارم کجاست
غم ز حد بگذشت غم‌خوارم کجاست

وقت کارست ای نسیم از کار او
گر خبر داری بگو دارم کجاست

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه بود و آب و کمی پنجره
موسیقی سکوت شب و بوی سیب
یک قطعه شعر ناب
و کمی پنجره…