مشاعره مشاعره با حرف ی

[فلورا.]

یک عمر به سودای لبش سوختم و آه
روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد

یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر
رفت و همه دلخوشی‌ام یک چمدان شد

یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم، رهایم کرد و رفت

 

[Tara Motlagh]

یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم، رهایم کرد و رفت

یک شب که
هزار شب نمی‌شود
گره بزن
سیاهی موهایت را
به سیاهی شب
ماهم شو

 

[فلورا.]

یک شب که
هزار شب نمی‌شود
گره بزن
سیاهی موهایت را
به سیاهی شب
ماهم شو

یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی

غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا

هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی

نک سرده ی مهمان شد تا باد چنین بادا

 

[ملکه جهنمی❄]

یاقوت لب لعل تو یاقوت مرا قوت
یاقوت منم نام لب لعل تو یاقوت

 

[Deleted]

یک نیستان ناله در هر استخوان داریم ما

 

[m.sina]

یک نیستان ناله در هر استخوان داریم ما

یک دل آسوده نتوان یافت در زیر فلک
در بساط آسیا یک دانه نشکسته نیست

در رحم اطفال از تحصیل روزی فارغند
مانع رزق مقدر خانه دربسته نیست

 

[ملکه جهنمی❄]

یک دل آسوده نتوان یافت در زیر فلک
در بساط آسیا یک دانه نشکسته نیست

در رحم اطفال از تحصیل روزی فارغند
مانع رزق مقدر خانه دربسته نیست

یاد باد ان روزگاران یاد باد
روز وصل دوستاران یاد باد

 

[m.sina]

یاد باد ان روزگاران یاد باد
روز وصل دوستاران یاد باد

يك شب آخر از نهال غم ، ثمر خواهم گرفت
دامن برق فنا را ،بی خبر خواهم گرفت

يك شب آخر سينه پر درد را خواهم دريد
از سر راز دل خود پرده بر خواهم گرفت

 

[ملکه جهنمی❄]

يك شب آخر از نهال غم ، ثمر خواهم گرفت
دامن برق فنا را ،بی خبر خواهم گرفت

يك شب آخر سينه پر درد را خواهم دريد
از سر راز دل خود پرده بر خواهم گرفت

یارب ان نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش

 

[m.sina]

یارب ان نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش

يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل
گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت

از مضحكه دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را مي‌دهم اما به چه قيمت