مشاعره مشاعره با حرف ک

[ملکه جهنمی❄]

کس دل نمیدهد به حبیبی که بیوفاست
اول حبیب من به خدا بیوفا نبود

از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی
با چون منی به غیر محبت روا نبود

کار پاکان را قیاس از خود مگیر گر چه ماند در نبشتن شیر شیر

 

[m.sina]

کار پاکان را قیاس از خود مگیر گر چه ماند در نبشتن شیر شیر

كنج عزلت را گزیدن یك قدم از عاشقیست
عاشقی عمری میان جمع تنها بودن است

 

[ملکه جهنمی❄]

کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
محقق است که او حاصل بصر دارد

 

[m.sina]

کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
محقق است که او حاصل بصر دارد

کاش معشوق ز عاشق طلب جان می کرد
تا که هر بی سر و پایی نشود یار کسی
کاش میشد جان دهد عاشق به پای عاشقی
تا هر بی یال و کوپالی نگوید عاشقم

 

[ملکه جهنمی❄]

کاش معشوق ز عاشق طلب جان می کرد
تا که هر بی سر و پایی نشود یار کسی
کاش میشد جان دهد عاشق به پای عاشقی
تا هر بی یال و کوپالی نگوید عاشقم

کبوتر با کبوتر مانده اما از سر اجبار
در این دنیای تودرتو،تو دیگر از چه مینالی

 

[m.sina]

کبوتر با کبوتر مانده اما از سر اجبار
در این دنیای تودرتو،تو دیگر از چه مینالی

کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست مقصر دل دیوانه ماست

 

[ملکه جهنمی❄]

کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست مقصر دل دیوانه ماست

که بر من و تو در اختیار نگشاده است
نشان عهد و وفا نیست در تبم گل

 

[m.sina]

که بر من و تو در اختیار نگشاده است
نشان عهد و وفا نیست در تبم گل

کاش میشد رمز و راز وصل را ادراک کرد
بی پر و بال از قفس پرواز در افلاک کرد
کی شود ایینه دل را زدود از هر غبار
زخم و ها و کینه های کهنه را در خاک کرد

 

[ملکه جهنمی❄]

کاش میشدکه من خطا نمی کردم
دل را به تو اشنا نمی کردم

 

[FakhTeh]

کاش میشدکه من خطا نمی کردم
دل را به تو اشنا نمی کردم

کنون اگر نرسی، کی رسی به فریادم؟
مرا که جان به لب آمد کجا برم تریاک؟