مشاعره مشاعره با حرف گ

[ملکه جهنمی❄]

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من باش گفتا اگر براید

 

[FakhTeh]

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من باش گفتا اگر براید

گر همه خلق به خصمی به در آیند و عداوت
چه تفاوت کند آن را که تو مولا و نصیری

 

[ملکه جهنمی❄]

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سراید
گفتم که ماه من باش گفتا اگر براید

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سراید
گفتم که ماه من باش گفتا اگر براید

گوش دلی کجاست که از چاه بشنود
پژواک خستگی وطنین ملا ل تو؟

 

[ملکه جهنمی❄]

گفتی هوای باغ در ایام گل خوشست
ما را به در نمی‌رود از سر هوای یار

 

[asrasoltani]

گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان،غم مخور

 

[.MOON.]

گفتم که دگـر چشـم به دلبـر نکنم
صـوفی شوم وگـوش به منکـر نکنم

 

[ملکه جهنمی❄]

گفتم که سوخت جانم از اتش نهانم
گفت انکه سوخت اورا کی ناله یا فغان است

 

[m.sina]

گفتم که سوخت جانم از اتش نهانم
گفت انکه سوخت اورا کی ناله یا فغان است

گر عارف حق بینی چشم از همه بر هم زن
چون دل به یکی دادی، آتش به دو عالم زن

 

[.MOON.]

گویند بخوان یاسین تا عشق شود تسکین
جانی که به لب آمد چه سود ز یاسینی
آن دلشده خاکی کز عشق زمین بوسد
در دولت تو بنهد بر پشت فلک زینی