مشاعره مشاعره با حرف خ

[فلورا.]

خـدا مـرا به فـــراق تـــو مبتلا نکند

نصیب دشمن ما را نصیب ما نکند

 

[ملکه جهنمی❄]

خوشا انان که الله یارشان بی
به حمد و قل هولله کارشان بی

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
گشاد کار من اندر کرشمه های تو بست

 

[ملکه جهنمی❄]

خیزید و خز آرید که هنگان خزان است
با خنک از جانت خارزم وزان است

 

[اِللا لطیفــی]

خنده بر لب میزنم تا کس نداد راز من ، ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت...!

 

[ملکه جهنمی❄]

خاک مصر طرب انگیز نبینی که همان
خاک مصرست ولی بر سر فرعون و جنود

 

[m.sina]

خاک مصر طرب انگیز نبینی که همان
خاک مصرست ولی بر سر فرعون و جنود

خیزید عاشقان نفسی شور و شر کنیم
وز های و هو جهان همه زیر و زبر کنیم

از تاب سینه آتشی اندر جگر زنیم
وز آب دیده سینهٔ تفسیده تر کنیم

 

[فلورا.]

خـــــدا آن ملتـــی را ســــــروری داد

که تقدیرش بدست خویش بنوشت

 

[m.sina]

خـــــدا آن ملتـــی را ســــــروری داد

که تقدیرش بدست خویش بنوشت

خنده کی کرده حکایت ز دل شاد کسی
گاه ویران کندت خاطره و یاد کسی

دل به بازوی خودت خوش کن و زانوی خودت
کی کسی میرسد امروز به فریاد کسی

 

[♡°DINA°]

خنده کی کرده حکایت ز دل شاد کسی
گاه ویران کندت خاطره و یاد کسی

دل به بازوی خودت خوش کن و زانوی خودت
کی کسی میرسد امروز به فریاد کسی

خردسالانِ سرشک از پی هم می‌آیند
کشش خاطرِ اطفال به همزادان است